سکوت مبهم !
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۷ سرطان ۱۳۹۷ – ۱۸ جولای ۲۰۱۸– هالند
محترمه خانم عزیزه عنایت !
گـل زتـوفـــان حـوادث زار وپـرپـرمیشود
نخل بـرنخل دیگـرچون تیغ وخنجـرمیشود
دیـو ظلمـت پهـن کـرده چـادر بخـت سیـاه
کاین گلستـان هـرنفس خـالی وبی برمیشود
ازفضای باغ معلوم است قبای رشک وکین
ایــن نفــاق آخـر بلای جــان یـکســرمیشود
سر زدند هر تک درخت و نو نهالان چمن
آشـیــان خــاکسـتــرو پــامــال آذرمـیشـــود
غـنچــۀ امــیــد، بــرخـیـزوصفیــر درد شـو
کاین چمن ازدست زاغان رنگ دیگرمیشود
بــا نــوای ی یـکــدلی ازهــرگـلــو آواز شـو
ورنــه دشمـن بـا تسـلط بـــاغ را ســرمیشود
شــاخســارانش نگــر خشکیــده از دود ستـم
تـا بـکـی بنشسته ایم کایـن وضع بهتـرمیشود
تــا “عزیزه” درسکـوت مبهـم غم خـفـتـه ایم
حـــاصـل مــا از تـغــافـل دیــدۀ تـــرمیشــود
عزیزه عنایت !
درود به خواهر گرامی و شاعر زیبا کلام محترمه خانم عزیزه عنایت ، تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان. همیشه موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
احترامات خدمت شما برادر گرانقدر تقدیم است
سپاسگزارم از مهربانی شما که همیشه باعث افتخار میشوید .
خداوند افتخارات هردو سرا را برای تان نصیب کند .