کاروان خسته ی هجران وغم
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۸ سنبله ۱۳۹۷ – ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۸– هالند
به استقبال مرثیه ای زیبا از جناب مهدی رحیمی
کاروان خسته ی هجران وغم
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
شانزدهم سپتامبر ۲۰۱۸
گوش کن از غصه هایم تا بگویم بیشتر
از غم و از ناله هایم تا بگویم بیشتر
آنچه دیدم جانفشانی کرده ای در نینوا
صد دریغ فرصت ندادند تا ببویم بیشتر
منتظر ماندم بیاید آن سقای کربلا
او نیامد شکوه کردم از عمویم بیشتر
طفل معصوم امیدم آن علی اصغر چه شد
در کجا باید بگردم یا بجویم بیشتر
عمه ام زینب کنارم عزم دلداری نمود
بوسه زد بر دیدگان و هم به مویم بیشتر
عصر غم آمد پدید و خیمه ها آتش گرفت
غصه می بارید ز هرسو، روبرویم بیشتر
در میان کاروان ِ خسته ی هجران و غم
ترس و وهم افتاد بجانم هرچه گویم بیشتر
تا رسیدیم ما بکاخ ظلم و بیدادِ یزید
لرزه افتاد بر وجود آن عدویم بیشتر
یکطرف جولان ظلم و وحشت و درماندگی
یکطرف زینب امید و آرزویم بیشتر
بسکه دشمن تازیانه بر لب و روی تو زد
سیل غم گردید سرازیر تا بسویم بیشتر
قطره قطره خون چکید ازگیسوانت ای پدر
ای تویی بس افتخار و آبرویم بیشتر
از خدا خواهم « بشیرا» تا نصیب مؤمنان
قبر شش گوش حسین (ع) آن آرزویم بیشتر
قیوم بشیر هروی
تشکر قیوم جان از سروده استقبالیه عالی تان . سالروز شهادت سردار شهیدان حضرت امام حسین ( ع ) را بشما ، خانواده محترم و تمام هموطنان مسلمان افغان و جهان تسلیت عرض میکتم . به آرزوی صلح دایمی در کشور مهدی بشیر
برادر عزیزم مهدی جان عزیز من هم فرا رسیدن ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را خدمت شما و خانوادهء معزز تان و همچنین تمامی هموطنان عزیزم تسلیت عرض نموده التماس دعا دارم.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی