ادامه فصل سوم هویت گمشدهء ما
تاریخ نشر چهار شنبه ۳۰ عقرب ۱۳۹۷ – ۲۱ نوامبر ۲۰۱۸– هالند
هویت گمشدهء ما
شهر ها و حصار های افغانستان (۱۵)
ادامه فصل سوم
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
۲ – مشخصات اشرف البلاد احمدشاهی قندهار
الف : نامگذاری شهر اشرف البلاد احمدشاهی :
شهر قندهار یا اشرف البلاد احمدشاهی تا زمان امارت حبیب الله، در دفاترو اسناد دولتی پهلوی نام قندهار نام و عنوانی را که این شهر از زمان احمد شاه داشت، می نوشتند و آنرا اشرف البلاد و احمد شاهی می گفتند.در صورتیکه احمدشاه زمانیکه اولین بار تهداب شهر قندهار را گذاشت ؛ نام « شهر مقصود » برآن نهاد، و این ناگذاری را در تاریخ احمدشاهی میخوانیم که :
« … ناگاه قطعه زمینی معروف به ده خواجه به نظر فیض اثر درآمد که رود خانه پایاب متصل آن خطه ارم مثال در جریان بوده، به وسعت فضا و لطف هوا و اجرای چشمه با صفاء از منظومه ، از منطوقه ( روضهٔ ماه نهرهای سلسال ) حکایت می نمود. آن مکان دلپذیر لایق تعمیر و پسند خاطر خطیر افتاد. غلامان غلمان ظلمت که با بیرق های الوان، حاضر به رکاب سعادت بودند، به هرجایی از آن ارض میمنت مشحون که اشاره همایونی می شد، بیرقی نصب کرده و صورت بروج و دروازه و دیوار برآورده، شکل مرتب از حصار نمودار میساختند و موافق همان ترتیب و ترکیب، معماران مهارت پیشه و مهندسان درست اندیشه، زمین را حفر نموده، نشانی برای تعمیر مقرر می کردند و طول و عرض عمارت به موجب آن در نظر می آوردند و هم در آن ساعت سعد و زمان اسعد که طرح این بناء مبارک انداختند، موسوم به « شهر مقصود » فرمود، ملتزمان رکاب دولت را به ادای آداب تهنیت شرف اندوز ساختند و به تاریخ روز یکشنبه غرّه ماه ربیع الثانی به موجب حکم صاحب قرانی …»(۱)
چنانچه قبلاً اشاره شد احمدشاه برای ساختن این شهر سعی به خرچ داد تا هرچه زود تر به پایه اکمال برسد و منشی محمود الحسینی جامی در تاریخ خویش می نویسد که : « .. الحاصل حضرت اعلی به مقتضای شوقی که در ترخیص این بنای همایون به خاطر فیض مشحون جا کرده بود، تا چند روز اوقات فرخنده ساعات، صرف آن شغل مبارک ایات نموده، پهنای فضای درون حصار و طول و عرض و ارتفاع دیوار، موافق حوصله کیهان فسحت و همت آسمان وفعت مقرر کرده و اطراف اربعه آن را به ذراع تنقیح و تشخیص به پیمایش آورده، بر امرآ و اعیان و عظما و ریش سفیدان و خوانین و سران ایلات، بیگلربیگان ولایات و دیگر عمله و سکنه شهر مذکور، که واقف از کار و دستور بودند، تقسیم نموده، سرگرم اهتمام و مآمور به اتمام تعمیر آن مقام فرموده، نام سابقش که « شهر مقصود » بود، موقوف داشته به « اشرف البلاد احمدشاهی » موسوم ساختند. (۲) کار حفر و تهداب شهر احمدشاهی مدت دوسال را در برگرفت (۳)
ب – برجستگی های عمرانی شهر احمدشاهی:
این شهر بعد از سقوط سلطنت نادرافشار با نقشه معماران افغان که احمدشاه از هند با خود آورده بود اعمار شد. شهر به شکل مستطیل بی قاعده بنا یافته، در آطراف آن حصاری بلندی با برج های به فواصل معین از گل و خشت کشیده شد و شش دروازه داشت ارگ شاهی در سمت شمال شهر ، دارای حصاری جداگانه بود، چهار بازار اصلی داشت که از تقاطع دو جاده مستقیم تشکیل شده بود و در نقطه تقاطع آنها گنبدی بلند به نام چهار سوق [ چهارسو ] ساخته بودند .
در مورد طول و عرض و مساحت شهر قندهار احصاییه های متفاوت وجود دارد اما خواست احمدشاه طی یک فرمان و نقشه جداگانه تهیه گردیده بود. خصوصیات فرمان ضمن واقعات ۱۱۴۵ هـ ش چنین برشمرده شده است که : کار تعمیر اشرف البلاد به تاریخ ۲۲ ماه ثور ۱۱۳۵ هـ ش مطابق غره شعبان المعظم ۱۱۶۹ هـ ق جریان پذیرفت و احمدشاه به رجال مقتدر دولت نوشت که طول دیوار قلعه احمدشاهی یک هزار و نُهصد و پانزده ذرع [ ۱۹۹۱،۶ متر] و عرض آن یک هزار و شصت ذرع [ ۱۱۰۲،۴ متر] و ارتفاع بیرون قلعه از سطح زمین تا کنگره ده ذرع [ ۱۰،۴ متر] باشد. دور قلعه با برج ها ۶۳۲۵ ذرع [ ۶۵۷۸ متر ] شود.(۴)
اما این محاسبه که روی نقشه بود در هنگام اعمار دقیق به ثمر نرسید و یا اینکه محاسبات بعدی با دقت انجام نگرفته است چنانچه در قاموس جغرافیایی افغانستان این طول و عرض را چنین برشمرده اند : شهر احمدشاهی اشرف البلاد قندهار شکل مستطیل افتاده است که طول آن ۲۱۳۳ متر و عرض آن ۱۳۸۷ متر میباشد و مساحه آن تقریباً حدود۲۹۵۸،۵ کیلومتر مربع است . بلندی دیوار های آن از ۷ تا ۱۰ متر و عرض آن ۵ متر بود. به دور شهر خندقی به عمق سه متر حفر گردیده بود. این خندق به مرور زمان پُر شده و دیوار ها تخریب و در موضع آن خانه های عصری آباد گردیده است. عمارات قندهار عموماً گنبدی آباد و از بین شهر قندهار چهار سرک بزرگ به چهار سمت شهر کشیده شده که در مرکز تقاطع مینماید و چهارسو را تشکیل میدهد و بازار سرپوشیده دارد . به دو طرف سرک دو رسته دکان ها ساخته شده و در عقب آن منازل مردم قندهار واقع است . در چهارسمت قندهار چهار دروازه بزرگ وجود داشت ؛ که به نام دروازه کابل ، دروازه هرات، دروازه شکارپور و دروازه عیدگاه یاد میشود. دروازه عیدگاه از بین ارگ میگذرد که محوطه مربع شکلی بوده که طول هر ضلع آن ۲۷۷ متر میباشد. (۵)
اما یادداشتهای محققان به خصوص انگلیس ها که این شهر را از نزدیک دیده اند و در دو نوبت سال ۱۸۳۹ م و ۱۸۷۹ م این شهر را اشغال کرده بودند ؛ براورد دیوار و برج و مساحت شهر احمدشاهی را با دقت بیشتر انجام داده اند که : طول دیوار غربی ۱۹۶۹ متر ، دیوار شرقی ۱۸۱۰ متر ، دیوار جنوبی ۱۳۴۵ متر و دیوار شمالی ۱۱۶۴ متر میباشد . تفاوت این برآورد به خاطر خواهد بود که یاداشت هذا امکان دارد از داخل محوطه شهر سنجش شده، در حالیکه معلوماتی که از قاموس جغرافیایی افغانستان به دست آمده است از بیرون قلعه برآورد شده باشد.
همچنان طول و عرض دیوار با عمق و عرض خندق نیز با تفاوت دیده میشود . بنابر سنجش جدید عرض دیوار در پایین ۶،۲۵۰ متر و در بالا ۴،۴۲۰ متر و ارتفاع دیوار ۸،۲۳۰ متر محاسبه گردیده است . خندق که دورادور شهر کشیده شده بودبا عرض ۷،۳۲۰ متر و عمق ۳،۰۳۴ متر بود که امروز از آن خبری نیست . (۶)
شهر احمدشاهی قندهار که طرح ریزی تعمیرات آن از تاریخ یکشنبه ۱۴ ماه جدی سال ۱۱۳۴ هـ ش مطابق اول ربیع الثانی ۱۱۶۹ هـ ق مساوی ۴ جنوری ۱۷۵۶ م آغاز یافته و چندروز دوام کرده است در تاریخ اول سال اول کار تعمیر ( زمستان ۱۱۳۴ هـ ش و بهار سال ۱۱۳۵ هـ ش ) ابدال خان اچکزایی اولین سرکار تعمیرات شهر مقرر گردید و به ابدال خان مذکور هدایت داده شد که جد و جهد تام در لوازم تاسیس به کار برده زود به اختتام رساند.
ساکنان شهر کهنه قندهار و سایر کسبه و اهل حرفت دل از جا های قدیم برداشته به آرزو و خواهش خود خانه ها و دکاکین دراین آبادی جدید بنا کرده به محل رفاه و اسایش سکنا گرفتند. اما ابدال خان اچکزایی وفات نمود و سرکاران تعمیر و مستاجران جدید استخدام شدند. اما موانع متعدد از لحاظ لشکرکشی و سوقیات و اخلال در امور حفر انهار و تسطیح جاده و عمرانات مساجد و منازل از سرعت کار می کاست. (۷)
بنابران اکثراً احتمال میدهند کار جدی اعمار شهر احمدشاهی در سال ۱۷۶۱ م مطابق ۱۱۷۴ هـ ق مساوی ۱۱۷۴ هـ ق مطابق ۱۱۴۰ هـ ش آغاز گردید و به همین مناسبت مؤرخین سال بنیاد این شهر را سال متذکره معیار قرار داده اند.
اشرف البلاد احمد شاهی با اینکه در فوق نیز ارایه گردیده است که صورت مستطیل غیر منظم داشت و به حصار بلند محاط بود. درین شهر برج های بزرگ و کوچک ساخته شده بود. بنابر بیان میرغلام محمد غبار مؤرخ و نویسنده وطن که : احمد شاه از خرابی شهر قدیم قندهار بدست نادرشاه متاثر بود و قلعه نادرآباد را در زمین باتلاقی که محض به غرض جنگ ساخته شده بود لایق پایتختی افغانستان نمی دید. لهذا در سال ۱۱۷۴ هـ ق شهر حالیه قندهار را اساس گذاشت و برای بار اول بازار های راستی بساخت که به خط مستقیم همدیگر را تقاطع می نمودند. احمدشاه بعد از تعیین محلات شهر در وسط ضلع شمالی « ارگ دولتی » را تعیین بعد ها تغییر شکل نموده، و در جانبین آن قرارگاه های عساکر شاهی ( توپخانه)، اسلحه خانه، جباخانه، باروت سازی و اصطبل شاهی را مقرر نمود و پیشرو حصار سلطنتی در کنار « بازار شاه » جامع شاهی تعمیر نمود. (۸)
ج – بازار و چهار سوق شهر احمدشاهی:
شهر چهار بازار بزرگ داشت و در محل تقاطع سرک که از شمال به جنوب و از شرق به غرب انجامیده بود اعمار گردیده بود، و در مرکز شهر چهار سوقی ساخته بودند با گنبد بزرگ که ۵۰ متر قطر داشت و ادارهء پولیس که آنرا کوتوالی می گفتند دراین جا قرار داشت .
هر یکی ازین بازار ها به اسم محلی که به آن طرف می رفت مسمی گردیده بود. بازاری که به سوی شمال می رفت چون به مرکز حکومت و محل اداره منتهی می شد آنرا بازار شاه می گفتند این بازار تا امروز به همین نام یاد می شود. بازاری که به طرف جنوب بود چون از آنطرف به شکار پور می رفتند بازار شکار پور نام داشت. شهر شکارپور که اکنون در پاکستان واقع است در آن زمان مانند امروز مرکز تجارت و داد و ستد با اراضی جنوب و غرب افغانستان بود. بازار جانب غرب که از آن سو به هرات می رفتند بازار هرات مسمی شده بود و بازار طرف شرق را بازار کابل می گفتند. خیابان اصلی ۴۰ متر عرض داشت که به دو طرف آن دوکانها و عقب آن خانه ها و منازل قرار داشت. این خیابان ها در ورودی شمالی و جنوبی بسیار کم عرض بود و در فضای باز ارگ قندهار در قسمت غرب آن نغاره خانه قرار داشت.
شهر قندهار توسط خیابان ها به چهار قسمت تقسیم شده بود و سرک ها که در بین این بخش ها قرار داشت و به دیوار اصلی شهر می انجامید ۲۵ متر عرض داشت . قبایل پرنفوس و پُرقدرت بخش های بیشتر شهر را به خود اختصاص دادند.
تاجران و دکانداران همچنان خیابان های جداگانه را در یک یا چند مکان اشغال نموده بودند . چنانچه پارچه یا رخت فروشان ، طرف شرق بازار شکارپور را به خود اختصاص داده بودند و درمقابل آنها بوت و چپلی فروشان و مسگران و فلزکاران قرار داشتند. از چهارسو به سمت دروازه کابل در شمال بازار کابل، بانکداران ( صرافان) هندو بودند و در جهت مخالف در شمال بازار هرات، مسگران و مقابل آنها مغازه های بوت دوزان و چرم فروشان قرار گرفته بود. در انتهای شمالی بازار شاهی بازار علوفه است و در کنار آن به شمال شرقی بازار؛ نخاس حیوانات گاو و گوسفند فروشی ( به اصطلاح رمه فروشی ) وجود داشت .
احمد شاه بابا خود از هند تاجران و ارباب حرفه هندی را همراه آورد غیر از آن هندوان از قدیم در شهر کهنهء قندهار اقامت داشتند. یکی از اماکن مقدس هندوها، که اکنون در مجاورت قندهار قرار دارد دلیل اثبات آن می باشد. پس از ویرانی قندهار قدیم، هندوهای بومی یا با مردمانی که از سند و هند آورده شده بودند در بازارهای کابل و شکارپور مقیم شدند و بیشتر به تجارت و طبابت و ندرتاً به کار اداری بخصوص محاسبه اشتغال داشتند.
همه این بازار ها در سالیان اخیر به حالت ویران و نیمه ویران در آمده است.
د – منازل و ساختمان های شهر:
منازل و خانه ها به طور کلی از خشت که در افتاب پخته شده بود؛ ساخته شده اند و دارای سقف مسطح و برخی از آنها دو طبقه بودند. خانه های ثروتمند با دیوارهای بلند محصور شده و شامل سه یا چهار حیاط با باغ وچاه آب و حوض است. هر حیاط شامل یک ساختمان با چند خانه کوچک و سه یا چهار سالون بزرگ با سقف های بلند بود که با ستون های چوبی حکاکی و نقاشی شده مزین بود . دروازه آپارتمان ها به سالون ها باز می شدند و با نقاشی روی دیوارها و کلکین ها با شیشه های آفتابی به زیبایی سالون ها می افزود .
خانه های ثروتمندان با دیوارهای گچ کاری ( چونه یی ) ساخته شده و به اطاق ها و محفظه هایی تقسیم شده اند که با تزیینات گلدار تزئین بودند و با استفاده از مهر و موم چوب روی گچ کار نموده و سپس با سنگ ابرک پوشیده می شوند ، و به اطاق ها ظرافت خیره کننده ای می بخشید. محفظه ها از یک گچ ساده و حاوی شیشه یا زیور آلات دیگر آراسته بودند . سقف یا رنگ آمیزی یا تشکیل شده از بسیاری از قطعات کوچک چوب حکاکی شده و به یکدیگر لعاب شده ، زیبایی خاص می بخشید .
خانه های مردم عادی از یک طبقه و معمولا یک اتاق یک نفره ۶ در سه و نیم متر بود ؛ آنها تزیینات اندکی دارند و به سختی مُبل و فرنیچر درآنها دیده میشد.
چندین حمام گرم و حمام های سرد در شهر وجود داشت ، به طوری که ممکن است هرکسی مطابق میل و سلیقه خویش از حمام مورد نظر استفاده میکردند . برخی از این حمام ها ملکیت خصوصی و دیگران برای استفاده عمومی بودند .
تعدادی ساختمان با سقف گنبد دار که در بالای آن کلکین برای گرفتن روشنی از افتاب ساخته شده بود . این خانه ها عمدتا در حومه شهر خارج از شهر اشرف البلاد احمدشاهی در محدوده هایی دور و نزدیک قرار دارند که چندین ساختمان پهلوی پیوست بوده و اکثر شان با دروازه های یک پله یی، بدون کلکین و روشندان و فواره و حوض آب اعمار شده بودند .
ارگ در شمال شهر واقع شده است؛ جنوب آن یک فضای باز به نام توپخانه است که اسلحه و مهمات را فراهم می کرد ؛ در جانب غرب ارگ فضای بازی دیگری است که در آنجا آرامگاه احمد شاه درانی با ساختار هشت ضلعی توسط معماران قندهاری اعمار شده ؛ میباشد. که خارج از آن با خشت های کوچک کوچک رنگین چینی پوشانیده شده و توسط گنبد احاطه گردیده است .
ساختمان گنبد احمدشاه ساختمانی است که هر مسافرکه از فاصله دور به آن نزدیک میشود ؛ جذب مقبره احمدشاه شده و دیگر ساختمانهای اطراف آن نماد خود را ازدست میدهند. رهرو آن با قالین ها فرش شده است و یک سالون که در میان آن تابوت سنگی منقش پادشاه قرار دارد که از سنگ های نازک و بسیار زیبا از کوه های نزدیک قندهار تهیه و با طرح های هندسی از سنگ مرمر رنگی تزیین شده است. در اطراف آن ۱۱ قبر کوچکتر از همسران و فرزندان در نزدیکی محفظه احمدشاه قرار دارند. دیوارهای داخلی با دیزاین طلا کاری نقاشی شده است ، اما دیوارهای بیرونی عاری از هر نوع رنگها بوده و بسیار ساده میباشد اما با نماد تازه تر و درخشان تر جلوه نمایی دارد . گنبد بلند بالای مرکز مقبره عظمت این بنا را نشان میدهد ، و پنجره های آن از چوب ساخته شد، که نور و روشنایی را به داخل می فرستند. در گذشته به داخل مقبره احمدشاه یک نسخه خطی قرانکریم حفظ شده بود . (۹)
بقیه ساختمان هایی که منطقه گسترده ای از این شهر را فرا گرفته بود ، خانه های ملا ها ، طبیب های مسلمان، آخوند ها ، مدرسین جوان بود .
احمد شاه هر قسمت شهر را به عشایر مختلف تخصیص داد و آنان در آنجا ها به ساختن خانه و منزل مسکونی اقدام کردند و بعضی از کوچه و محلات هنوز به اسم قبایلی که در آن اقامت داشتند یاد می شود. مثل کوچهءسدوزایی ها، محله ء علیزایی ها ، بردرانی، کوچه بابری ها و امثال آن. محل سکونت احمد شاه درانی در کوچه ء سدوزایی ها بود که به تناسب مقام آن امپراتور و متصرفات او در هند و فارس و ماوراالنهر، بسیار مختصر و محقر می باشد. احفاد وی تا این اواخر در آن سکونت داشتند. منازل وزراء در اطراف مسکن پادشاه ساخته شده بود و پهلوی آن خانه ء روحانیان بود کوچهء ملاطاهر که به کوچه سدو زایی ها منتهی می شد تا این اواخر باقی بود تا آنکه توسط دولتمردان رژیم ۷ ثور ویران گردید . (۱۰)
به رویت نقشه که توسط انگلیس ها تهیه شده است نظر انداخته شود ؛ مقابل ارگ قندهار دروازه عیدگاه قرار دارد. توپخانه و مقبره احمدشاه در غرب ارگ و باغ شالیمار به طرف شرق یا راست آن واقع است . به ترتیب به طرف راست انتهای بازار شاه در جنوب ارگ محله الکوزایی ها و در جوار آن متصل به دیوار شهر و قلعه؛ محله بردرانی ها میباشد، و پایین تر از آن جا منازل بامیزایی ها افتاده است. به طرف چپ بازار شاه ده خواجه و محله میرزا قرار دارد.
همچنان به طرف چپ بازار هرات محله علیزایی ها و بارکزایی و بخش وسیع راست بازار شکار پور محله پوپلزایی ها دیده میشود و در جنوبی ترین بخش شهر نزدیک دروازه شکارپور محله موصلی ها است که احمدشاه آنها را از عراق برای نظافت شهری آورده بود . به طرف چپ بازار شکار پور محله نورزایی ها و محله هندو ها است . بخشی از این هندو ها ؛ تاجران و اطبا هندو بودند که احمد شاه انها را از هند با خود انتقال داده بود.
هـ – دروازه ها و برج های اشرف البلاد :
اشرف البلاد چهار دروازه بزرگ و دو دروازه فرعی کوچک داشت، دو به جانب شرق، دو به طرف غرب یکی به سوی شمال و یکی هم به سمت جنوب. دو دروازهء شرقی به نام های دروازهء بردرانی دروازه کابل یاد می شد و دو دروازهء غربی دروازهء توپخانه و دروازه هرات خوانده می شدند و در انتهای بازار دروازه شکارپور قرار داشت که بازار آن همچنان به همین نام ساخته شده بودند، دروازهٔ شمالی را دروازه ء عیدگاه می گفتند و آن دری بود که بسوی عیدگاه باز می شد. عید گاه قندهار در خور مقام مسجدی که به این منظور عالی توسط امپراتوری ساخته شده باشد نبود. محوطهء بود در بیابان برون شهر محاط به چهار دیوار گلی به ارتفاع کم با محراب بسیار مختصر . این عیدگاه یقیناً در زمان احمد شاه مورد استفاده نبود و نماز عید را در مسجد جامع که در بازار شاه واقع بود می خواندند.
دروازه ها توسط شش برج دو دایره و زاویه ها شهر اشرف البلاد توسط چهار برج که با دو دیوار دایروی محاط بوده؛ و از خشت پخته و سنگ اعمار شده بود محافظت میگردیدند . در طول دیوار های چهارگانه ۵۴ برج کوچک دفاعی و دایروی شهر را احاطه نموده بودند. (۱۱)
و ـ آبیاری و تنظیم آب داخل شهر
قندهار نظم آبیاری صحیح داشت. از رود ارغنداب سه نهر بزرگ به شهر کشیده شده بود: اول نهر بزرگی به نام پایاب یا پاتاب( پاتاو) و دیگری جویی به اسم جوی ده خواجه و سومی جوی شاه. از آنجمله دو جویی ( جوی ده خواجه و نهر پاتاب) از داخل شهر می گذشت و آب آن توسط جویچهء های کوچکی به منازل رسانده می شد. آب آشامیدنی را از همین جوی ها بر می داشتند و آنچه باقی می ماند از شهر می گذشت و مزارع برون حصار را آبیاری می کرد. فاضله ء آب شهر نیز مجرای زیر زمینی داشت و به مزارع برون شهر رسانده می شد. کوچه های شهر نظیف بود و محل اجتماع مردم در اوقات فراغت.
تاریخ احمدشاهی از تنظیم و جریان آب و درختان و سرسبزی شهر احمدشاهی نکات ارزنده را به یادگار مانده است که : « … و نارین قلعه فلک درجه مشتمل برعمارت ملوکانه و منازل شاهانه و باغات فراخ دلگشا لایق نزول و ارامش مواکب ظفر لوا، طرح انداخته، مساجد و حمامات و کاروانسرا و بازار و چارسوق و چاررسته با فضا، که کشش هریک به نیم فرسخ می شود، مقرر ساخته و در هر بازار خیابانی وسیع و دوطرف خیابان دکانها در کمال زیب و حسن ترتیب داده و در کنار خیابان پیش دوکان جوی آبی روان و بر لب جوی از یمین و یسار اشجار سایه دار و میوه دار از قبیل توت و زردآلو و چنار سرسبز و ریان و به پای درختان آب صافی در جریان بوده … و آوردن نهری بزرگ سوای جوی پایاب ، از دریای ارغنداب است که از اشرف البلاد به فاصله چهار فرسنگ ودر اثنای راه زمینهای پست و بلند و کوههای گران سنگ واقع بود و آمدن آب از آن مسافت از چنان راه پر صعوبت در نظر عقلای روزگار و ماهران این کار، متعذّر و دشوار می نمود. …. اما نهری عریض و عمیق از آن طریق پُر مضیق حفر نمودند که اب فراوان مانند چشمه حیوان در شهر و باغات جاری و روان گشته ، موجب رونق و شادابی گردید» (۱۲) .
نوت : برخی تصاویر از کتاب «احمدشاه بابای افغان » نویسنده مرحوم میرغلام محمد غبار و کتاب «احمد شاه » مرحوم عزیزالدین وکیلی فوفلزایی گرفته شده است به این وسیله روح شان را شاد و یادشان را گرامی میدارم.
زیر نویسها :
درود به برادر محترم و دانشمند گرامی جناب استاد شاه محمود محمود . ادامه این مقاله پژوهشی باز هم معلوماتی و خواندنی است . امیدوارم که جوانان ما مطالعه آنرا فراموش نکنند . همچنان از خواننده گان عزیز سایت ۲۴ ساعت و فیسبوک های آن میخواهم که مطالعه سلسله این مقالات را ادامه دهند و از معلومات های تاریخی آن مستفید شوند.زنده و موفق باشید.مهدی بشیر
خواهش میکنم برادر عزیز و دانشمند جناب محمد مهدی جان بشیر. شما همیشه با لطف می نگرید و نوازش عالمانه تان را برایم هدیه میکنید. زحمات تان را در انتشار دوباره این مطالب میستایم و باورمندم که هموطنان ما از خوانش آن استفاده خواهند کرد. باوجودیکه مردم ما چنان مصروف سیاست و نظاره گر بازیگران سیاسی اند که کمتر وقت برای خواندن این مطالب پیدا خواهند کرد اما همانگونه شما توصیه نموده اید ارزومندیم که جوانان ما از گذشته اموخته و بزرگان ما در رفع کاستی ها مدد رسانند. دست شما برادر عزیز مملو از گل باشد که چنین زیبا می آرایید سعادت دارین نصیب تان باد