حکایت دل
تاریخ نشر جمعه دوم قوس ۱۳۹۷ – ۲۳ نوامبر ۲۰۱۸– هالند
محترم استاد سیدجلال علی یار
دیریست حکایتی دلِ افغان نکرده ایم
عرضِ دلِ غمین و پریشان نکرده ایم
از دوریی وطن که نگفتیم فسانه ای
یعنی شکایتی دل نالان نکرده ایم
این خانۀ دل است سرا پا به درد و غم
شور ونشاط وعشرت دوران نکرده ایم
ظلمی بدیده ایم و محنت کشیده ایم
ما شکوۀ ز کفر و مسلمان نکرده ایم
شب ها ز گریه صبح شد از درد زندگی
چیزی به غیر اشک به دامان نکرده ایم
قانع شدیم هر آنچه که است از سوی خداست
فکری به ظلم و ظالمِ سلطان نکرده ایم
با فتنۀ زمانه و با دردِ روزگار
دلرا به هیچ وجه پریشان نکرده ایم
با درد و غم انیس شده ایم درجهان جلال
ما شکوۀ ز دردِ فراوان نکرده ایم
سیدجلال علی یار ( ملبورن استرالیا )
درود به برادر محترم جناب استاد سید جلال علی یار !
این خانۀ دل است سرا پا به درد و غم
شور ونشاط وعشرت دوران نکرده ایم
تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس پاک وطنپرستانه تان. زنده وسلامت باشید . مهدی بشیر
درود تان باد سرور عالیقدر جناب آقای بشیر خورسندم از اینکه شما فرهیخته ، ادیب، هنرمند و هنر دوست با نشر حکایت دلِ این حقیر مرا منت گذاشتید و حداقل افتخار دست داد که یکبار دیگر این خط خطی های خاکسار در سایت وزین ، غنی و معتبر در لابلای گنجینه ها و ذخیرۀ ادبی این سایت شامل و اقبال نشر یافت و خوب میدانم هر شعر و مطلب ادبی و سیاسی درج دفترچه این برگه شود جاودانی خواهد بود من به عنوان شاگرد دبستان ادب و هنر شما با کمال عجز و خضوع از شما بزرگمرد ادب ابراز تشکر و قدردانی میکنم و فقط دعای این حقیر در مورد اینست که طبیعت و صحت عالی جناب محکم و استوار بوده و تا خورشید جهان آرا نور افشانی میکند سایۀ تان در پرتو انوار خورشید مستدام و پایدار باشد و وجود تان دور از گزند روزگار باد شاد و سلامت باشید.
با احترام سیدجلال علی یار.