بادۀ رسوایی
تاریخ نشر یکشنبه ۱۴ میزان ۱۳۹۸ – ششم اکتوبر ۲۰۱۹ هالند
بادۀ رسوایی
ترسم من ، ای بیوفا بیهوده بد نامم کنی
بادۀ رسوایی را در ساغر و جامم کنی
خواهی در بامم بری و زیر پایم زینه را
پس نموده شُهره و رسوا و سرسامم کنی
از شراب بیخودی خواستی مرا نوشانده چند
نشه و بد مست نموده رسوای عامم کنی
از فسادِ جوهرِ خویت چنین آگاه شدم
همچون روباهی مکار با حیله در دامم کنی
خام بازی کرده یی در پیش پخته جان من
چون که میخواستی میان این و آن خامم کنی
من که اخلاص و صداقت آرزو داشتم ز تو
کی سزایم بود چنان که ، بی احترامم کنی
بهتر اینست زین وضع ناراحت و پر درد و رنج
زنده در گورِ سکوتم کرده آرامم کنی
گر ترا در سر نگنجد پند و اندرزِ (جلال)
بهتر اینست بعد از امروز ، ردِ پیغامم کنی
# سیدجلال علی یار ( ملبورن استرالیا )
۵/۰۱/۲۰۱۹
درود به برادر بزرگوار و استاد گرامی جناب آقای سید جلال علی یار ، تشکر از سروده زیبا تان. مانند همیشه عالیست. موفق و سلامت باشید. مهدی بشیر
جناب آقای مهدی بشیر بزرگوار را درود بی پایان ، سپاسگزار و متشکرم از شما فرهیخته و ادیب بزرگوار که یکبار دیگر با تحمل و دقت غزل ناچیز این حقیر را در صفحه وزین ۲۴ ساعت به نشر رساندید با طرح و دیزاین عالی و مقبول زحمت را ببخشید و تشکر های مرا بپذیرید موفقیت های بیشتر شما را آرزومندم سعادتمند و مؤید باشید.
جناب علی یار عزیز دوست خوب و شاعر زیبا سرا خوشحالم که بازهم از شما میخوانم ، سعادتمند باشید.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی