دره سرسبز غوربند یا غوروند
تاریخ نشر جمعه هشتم قوس ۱۳۹۸ – ۲۹ نوامبر ۲۰۱۹ هالند
دره سرسبز غوربند یا غوروند
نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود
مقدمه
غوربند نام با مسمای است که همه با آن اشنا هستند. زادگاه بسا بزرگان غوربندی در تاریخ افغانستان با نقش های متفاوت آمدند و کارنامه های به جا گذاشتند که ثبت تاریخ است .
اما بسا مطالب دیگر وجود دارد که یاد غوربند را به ما تداعی میکنند. از جمله ؛ شوله غوربندی که یکی از غذا های شناخته شده و لذیذ هموطنان مان است که به عنوان هوسانه از برنج، ماش و قورمـهٔ گوشت و سایر ملحقات ان تهیـه مـی کنند. شناخت داریم.
غوربند شامل دره طولانی است که بامیان را با پروان وصل میکند و همچنان قبل از انکه راه سالنگ احداث شود از طریق غوربند به کوتل شبر ؛ صفحات شمال با جنوب کشور اتصال پیدا میکرد.
در سال ۱۳۵۴ هـ ش ۴۴ سال قبل که محصل صنف سوم دیپارتمنت تاریخ و جغرافیه بودم در یک سفر علمی با مجموع همصنفی ها به رهنمایی مرحوم پوهاند داکتر غلام عمر صالح استاد جغرافیه به این دره زیبا رفته بودیم . تمرکز مان بیشتر روی بقایای سنگواره ها و سیرتکامل و تغییرات دامنه هندوکش بود استاد در بخش های مختلف از سرویس پیاده میشد و برای ما توضیحات میدادند. این سفر تا چهاردهی غوربند ادامه یافت و پس از استراحت و صرف غذا دوباره مراجعت نمودیم. اما خاطرات کوتاهی غوربند همیشه در ذهنم بازتاب بزرگی داشته و ارزومندم روزی دوباره به این دیار سفر نمایم .
وجه تسمیه غوربند
در مورد دره غوربند کمتر خوانده و شنیده ایم . در قاموس های لغات و فرهنگنامه ها دراین مورد چنین میخوانیم:
غوربند. [ ب َ ] (اِخ ) نام بلده ای است در کوهستانات کابل ، به چهارمنزلی شهر. اقسام میوه های سرد سیری خوب دارد. و بجهت برودت چنار در آنجا سبز نشود،اهالی آن افاغنه و فارسی زبانند. (از انجمن آرا) (آنندراج ). سلسله جبالی نیز به همین نام در شمال کابل هست .
اصطلاح غوروند در اثار و منابع جغرافیایی اسلامی به کرات آمده است . طبری یکی از آنهاست که غوروند را هنگام فتح فتوحات سرزمین های شرقی توسط عباسیان اورده است و می نگارد: فضل پسریحیی برمکی برای گسترش خلافت به سوی سرزمینهای شرقی ، نخست ابراهیم بن جبرییل بن بختیشوع ، فرمانده محافظان و نگهبانان خود، را به تسخیر کابل فرستاد (۱) و سپس محمد مزاحم را به غوروَند، قلعه ای مستحکم در جنوب غربی بلخ ، گسیل کرد و پس از گشودن قلعه او را به حکومت بامیان گمارد.(۲)
در تاریخ بیهقی از غوروند به عنوان نام محلی در حدود کابل ذکر میکند چنانچه : پس لشکر از راه دره ٔ زیرقان و غوروند بکشیدند و بیرون آمدند. (۳) البیرونی در تحقیق ماللهند از رودی به نام غوروند نام میبرد و می نگارد؛ غوروند؛ نام رودی است که از کوههایی در نزدیکی کابل سرچشمه میگیرد. (۴)
اصطلاح نام غوربند در زمان بابری ها همچنان معمول بوده است چنانچه : میرزا کامران ، پسر بابر که در حدود ۹۵۰ هـ ق در کابل حکومت می کرد، اداره امور شهرهای گَرْدیز، نَغَر، بَنْگَش ، غوربند، ضحاک و بامیان را به بهرام واگذاشته بود.
بنابر بیان جهانگشای نادری ۲۸۰ سال قبل، نادر افشار در لشکرکشی به هند، هنگامیکه در شش فرسخی غزنین فرود آمد، ( فرزندش ) نصراللّه میرزا را به تنبیه افاغنه غوربند و بامیان فرستاد. او سرکشان را تنبیه کرد و به اطاعت واداشت (۵)
غوربند درتاریخ درمتون مختلف به نام های مختلف یعنی غوربند، سفورقند، غوروند یاد گردیده ، و درتاریخ شهربنام هژده دره نیز ذکر شده است.
کلمه غوربند متشکل از دوجزاست که یکی غورکه به معنی (گر) البته درزبان های میانه باختری (گر) به معنی کوه آمده است مثل شولگر، گردیز همچنان درپشتو غر به معنی کوه است مانند : سپین غر و امثال ان . احتمالاً بابر اولین کسی خواهد بود که غوربند را یکی از تومان ( ولایت) های کابل نامبرده است که : دیگر تومان غوربند است در آن ولایت کوتل را بند میگویند به طرف غور از این کوتل میروند . غالباً از این جهت غوربند [ کوتل غور] گفته اند سردره های او را هزاره ها منزل کرده اند . چند دهی دارد کم حاصل . جائیست میگویند در کوههای غوربند کان نقره و کان لاجورد میشود. (۶)
و در جای دیگر در ذکر راه های کابل مینویسد که: سه راه دیگر در غوربند است براه پروان نزدیک تر تا یکی کولی است. بدلیان و خنجان فرود می اید . راه دیگر کوتل شیرتو است در تابستان وقت کلانی انها از این کوتل فرود آمده براه بامیان و سابقان میروند و در زمستان براه اب دره میروند. در زمستان تا چهار پنچ ماه جمیع راه ها بسته میشود از راه شیرتو از این کوتل گذشته براه آب دره میروند.(۷)
غوربند در منابع تاریخی و جغرافیایی
این دره بزرگ وسرسبز که دارای چهارولسوالی (شنواری، سیاگردغوربند، سرخ پارسا وشیخ علی ) می باشد؛ تقریبآ نصف ولایت پروان را ازنظرمساحت ونفوس تشکیل میدهد .
بنابران قبل از آنکه وارد مبحث غوربند شویم از پروان بنویسم :
نام پروان در منابع جغرافیایی قرون اولیه اسلامی ، « فَروان » و « بروان » ضبط شده است . ظاهراً نخستین بار یعقوبی در قرن سوم از شهر پروان (با ضبط بَرْوان ) و غوربند با صبط ( غُوروَند ) نام برده است . به نوشته وی ، شهر پروان و شهرهای نزدیک آن ، از جمله « بَنجَهار» و «غُوروَند»، را مسلمانان به فرماندهی فضل بن یحیی بن خالد برمکی (۱۴۷ ـ ۱۹۳ هـ ق ) در سال ۱۷۶ هـ ق گشودند (۸) همچنان اصطخری در نیمه اول قرن چهارم ، در ذکر اقلیم خراسان و نواحی بلخ ، به شهر « فروان » در «عملِ» بامیان در نزدیکی شهرهای غزنه و بنجهیر اشاره کرده است .
به نوشته او فاصله فروان تا عسکر بنجهیر ( در شمال کابل ) دو مرحله است و رود بنجهیر پس از عبور از جاربایه به فروان می رسد (۹) در همین قرن ، مؤلف حدودالعالم (۱۰) درباره نعمت و بازرگانی پروان مطالبی ذکر کرده و پروان را درِ هندوستان دانسته است . مقدسی در اواخر قرن چهارم ، هردو ضبط « بروان » و « فروان » را به کار برده و آن را دورافتاده ترین شهر بزرگ ( ناحیه بامیان ) و دارای مسجد جامعی با رونق ذکر کرده است (۱۱) اما شهر قدیمی پروان ( جبل السراج امرزوه ) در نزدیکی ملتقای دریا های غوربند و سالنگ بوده است . پروان ممکن است که محل باستانی اسکندریه قفقازِ روزگار اسکندر یا اسکندریه ـ کاپیسا باشد. اسکندریه ـ کاپیسا در مسیر یکی از مهمترین جاده های هندوکش قرار داشت.
دریای غوربند هدیه سرسبزی این دره :
دراین منطقه نسبت کوهستانی بودن دریا های زیاد وجود دارد که عبارت انداز دریای فرنجل ,دریای جوی دختر, دریای قمیچاق که یک بند برق نیزبالای آن اعمار گردیده است ,دریای خیشگی ,دریای وازغر, دریای فندقستان که همه اینها معاونین دریای عمومی غوربند میاشند که این دریا ها مربوط ولسوالی سیاگرد غوربند میباشند و اکثراین دریاها ازکوه های هندوکش غربی منبع میگیرند دریاهای غوربند ازکوتل شیبرمنبع گرفته به طرف شرق جریان پیدا میکند سه جوی بزرگ ویک کانال دولتی وصدها شاخ جوی ویا جوی ها فرعی ازآن جدا میشود که مازانه , فرنجل , قطار خاک, چهارده , جوی دختر, قول خول , قمیچاق, گمندی, فره گرد, دره خیشگی, فندقستان را آبیاری نموده ودوباره به دریای عمومی غوربند میریزند ودریای غوربند به طرف شرق جریان پیدا میکند بالاخره در ولسوالی جبل السراج به دریای سالنگ وصل میشود . در حقیقت دریای غوربند ؛ هدیه دره غوربند است که باعث سرسبزی این دره شده است .
نوت : از برادر گرامی زلمی جان زراب بابت تازه ترین تصاویر غوربند که در اختیارم گذاشته، تشکر و سپاسگزارم .
زیرنویسها :
جهانی سپاس از برادر محترم و استاد گرامی جناب آقای شاه محمود محمود ، تشکر از نوشته زیبا ، تاریخی و پژوهشی تان. در مودرد تاریح و معرفی غوربند که از مطالعه آن خوشم آمد . بازهم از عزیزان خواننده و دوستان محترم فیسبوک در داخل و خارج کشور صمیمانه تقاضا میکنم که مانند دوست عزیز ما محترم آقای زلمی زراب در مورد ارسال عکس ها و بعضی معلومات تاریخی که در دسترس دارند به استاد شاه محمود محمود همکاری کنند ، البته اگر مطالبی که تاکنون نشر نشده و عکسهای جالب داشته باشند به جناب ایشان یا سایت ۲۴ ساعت بفرستند و مضمون و عکسهای شان بنام خودشان نشر خواهد شد. موفق باشید. مهدی بشیر
برادر گرامی و دانشمند محمد مهدی جان بشیر را ارادت و سلام علیکم !
زحمات شما در راستای روشنگری و ارایه مطالب استادان و شاعران و نویسندگان را مردم ما همیشه باید در دل خویش محفوظ داشته باشند. من شخصاً مدیون این همه تلاش و پیگیری و انتشار دوباره مطالب در سایت وزن و محترم ۲۴ ساعت میباشم. ارزومندم هموطنان ما با ارایه خاطرات و معلومات و تصاویر انچه که شما ارزو برده اید، دست اورهای خویش را در مورد غوربند در اختیار مان بگذارد تا بتوانیم در زوشنی یادداشتها دوستان و هموطنان خویش مطالب را غنا ببخشیم .
در پایان یکبار دیگر از جناب شما بابت انتشار مطالب تشکر و سپاسگزارم . بهروزی ها و صحتمندی و سعادت شما را از ایزد منان استدعا دارم.
برادر بزرگوارم جناب استاد محمود عزیز قلم زیبای تان را می ستایم و خرسندم بازهم به اثر زحمات قابل قدر شما معلومات ارزنده ایی را میخوانم ، درود بر شما.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا