« زبیگانه سوختم »
تاریخ نشر شنبه ۱۴ سرطان ۱۳۹۹ – چهارم جولای ۲۰۲۰ هالند
« زبیگانه سوختم »
گاهی چو شمع و گاه چو پروانه سوختم
در سر زمین خویش زبیگانه سوختم
در شعله زار جهل چه گویم سپندوار
با مردمان فاضل و فرزانه سوختم
آهم به رنگ این دل مجنون تبار شد
تا از خمار باده به میخانه سوختم
با کول بار عشق در این غم سرای دهر
بیجا چو آفتاب به ویرانه سوختم
گوشِ نشد که بشنود آوای درد من
با نغمه های مهر غریبانه سوختم
رنگی نداشت گوهر دانش در این دیار
در انزوا به گوشه ای غمخانه سوختم
کشت امید حاصل جز یاءس بر نداد
عمری در انتظار پی دانه سوختم
عبدالهادی رهنما
درود به استاد محرم آقای عبدالهادی رهنما ، بازهم سروده زیبا و مملو از احساس است. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر
از احساس و محبت برادر ادیب و فرهیخته ام محمد مهدی بشیر گرامی جهانی سپاس .