( موج سرکش )
تاریخ نشر چهارشنبه نهم میزان ۱۳۹۹ – ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰ هالند
( موج سرکش )
دیشب سرِ سودای او تنها زده بودم
یعنی که خطی بر همه دنیا زده بودم
جان را سرِ بازار بر آن معرض امید
دل را به موج سرکش دریا زده بودم
میسوخت شمع روی او در بزم رقیبان
من تیر غمش بر دل شیدا زده بودم
دردا که درد عشق دوایی نتوان کرد
دستِ دعا به خالقِ یکتا زده بودم
با پای عشق در پی او گشته ام روان
من دیده ای امید به تماشا زده بودم
دل از برم رمید و صبر از کفم پرید
چون سر به نومیدی به هر جا زده بودم
حسن نیکوش جلال ز خاطر نمی رود
شب ها خیالِ روی دلآرا زده بودم
# سیدجلال علی یار ( ملبورن آسترالیا )
درود به دوست محترم جناب استاد علی یار عزیز ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و عالیست. مهدی بشیر
با درود و عرض ادب و اخلاص خدمت حضرت استاد بزرگوار آقای بشیر ؛ خورسندم و افتخار میکنم که غزل نا چیز این حقیر در سایت معتبر و وزین ۲۴ ساعت به اهتمام و کوشش حضرت استاد اقبال نشر پیدا کرد من منحیث کوچکترین دوست شما آقای بشیر اینهمه لطف و ذره نوازی شمارا به دیدۀ قدر نگریسته و با بار تشکر و سپاس مینمایم زحمات را که در ویرایش آن بخرچ داده اید ببخشید ، شما نه تنها یک شخصیت فرهیخته و ادیب هستید بلکه یک فرهنگی و مشوق در راه بارور ساختن زبان فارسی دری ساعی بوده و هستید قامت استوار و عزم متین شما استوار تر سعادتمند و مؤید باشید.
دوست فرهیخته و شاعر زیبا سرا جناب علی یار عزیز ، غزل زیبای تانرا خواندم و لذت بردم ، قلم تان رنگین و طبع تان رسا باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی