آزمون وفا
تاریخ نشر سه شنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۹ – ۱۹ جنوری ۲۰۲۱ هالند
سروده ناهمگون بنده حقیر ملهم از غزل پربار شاعر سخن پرداز رهی ( معیری)
عمری به رنج و درد و تعب گرچه ساختیم
لیکن به پاس شرط ادب خود ، نباختیم
بیهوده پا به ورطه ی هستی گذاشتیم
یک لحظه چون حباب ، عبث سر فراختیم
بی کینه دل چو مجمر پُر آتش وفا
در کوره راه هستی و حسرت گُداختیم
از طعن تلخ و زهر کلام تو بار ها
فریاد سینه را به گلو گر چه بافتیم
ما شمع هیچ محفل شادی نگشته ایم
” رفتیم و داغ خویش به دلها گذاشتیم “
زهره ( صابرهروی )
میزوری، آمریکا
خواهر گرامی بانو زهره صابر هروی درود بشما . بازهم سروده عالیست . روح رهی ( معیری ) شاد . مهدی بشیر
ارجگزار لطف بیکران برادر باصلابت و اندیشمندم جناب مهدی جان بشیر باعظمت و محبت همیشه گی شان ام !
کاکازاده گرامی ام زهره جان صابر هروی خوشحالم که بازهم از شما می خوانم ، زیبا قلم زدید ، درود بر شما.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا