رباعیات و دوبیتیها
تاریخ نشرپنجشنبه ۴ اپریل ۲۰۱۳ هالند
رباعیات و دوبیتیها
از : الحاج محمد ابراهیم حبیب زی
ورجنیا اضلاع متـحـده امریکا
قسمت ۱۹
***
به فال نیک گرفتم اختراین سال نـو را
الهی مقـدمش آزاده ساز این سال نو را
یـتیـم و بـیــوه و مـعـیـوب و مـظلـوم
زتـوخواهـنـد سـعادتمنـد این سـال نورا
*********************
از سر شب تا سحر من به پا ایستاده ام
انتـظار وصل دارم چـون گـدا ایستاده ام
باد و طوفان حوادث میبرد هر سو مرا
تحفۀ وصلش نفس برکف به جاایستاده ام
*********************
ازرمزسما ووسعت کیهان تو چه دانی
زیـن چـرخ عظیـم وجاودان تو چه دانی
پیـمـانه بنـوش ز مصحـف پاریـنـۀ یار
یک لحظـۀ بعـد زرفتن جان تـوچه دانی
*********************
یـارب بـه سـبـزی گلـزارت عـاشــقـم
یـارب بـه نخـل ثـمــر دارت عـاشــقـم
من عاشـقم و عاشق کردار یـارخویش
آنچـه ز تـوسـت بـه بـا زارت عـاشـقـم
*******************
ای خواجه بارگاه توچه جای تماشاست
یعـنی که دایـم همان عالم عالم بالاست
چـو دانـم بـه تخـیل زارزانی لطف ات
بشکسـته دلان راهـمان جا جای تمناست
الحاج محمد ابراهیم حبیب زی
حاجی صاحب را سلام می رسانم
این شعر واقعا عاشقانه است
من عاشـقم و عاشق کردار یـارخویش
آنچـه ز تـوسـت بـه بـا زارت عـاشـقـم
و این شعر تان خیلی خیلی شاعرانه است
باد و طوفان حوادث میبرد هر سو مرا
تحفۀ وصلش نفس برکف به جاایستاده ام
موفق باشید
به جواب فاضل دانشمند جناب عبدالواحد یوسفی :
فی البدیهه :- واحد زساز دل عاشق کی شود خبر
آنکه به دلش حرف عاشقی نکند اثر
چشمان یوسفی تو گیرای بحر عشق
بر شعر کم جان این عاجز کرده است گذر