اشک هم نیست:
تاریخ نشر دوشنبه ۲۲ سنبله ۱۴۰۰– ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۱ هالند
اشک هم نیست کمی این غم ما را ببرَد
آه تف بسته کجا ماتم ما را ببرد
خون دل خشک بشد از سر مژگان نچکید
چرخ هر روز یکی همدم ما را ببرد
خاک عجزی که مسلسل بسرم ریخته شد
بخت هم آن نگین خاتم ما را ببرد
آبرو را به دوصد ناز نگهدار شدم
زاهد از روی ریا زمزم ما را ببرد
راستگو باخته و اهل ریا برُده جهان
قاضی هم عزت بس محکم ما را ببرد
داشتم نان حلالی مگر این مفتی شهر
فقط این ثروت چون حاتم ما را برد
بلبل عشق همایون نسراید نغمات
پیری آمد سخن کم کم ما را ببرد
همایون شاه «عالمی»
جناب عالمی عزیز ، بازهم سروده عالیست. درود بشما
مهدی بشیر
درود و سپاس برادر نهایت ارجمند و فرهنگی با اصالت و با رسالت جناب مهدی بشیر! سپاسگزارم از زحمات بی شائبۀ تان برایتان سعادت آرزو دارم شاد و موفق باشید.
همایون جان عزیز خوشحالم بازهم از شما میخوانم ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا
زنده باشید قیوم جان شاعر گران ارج و برادر معزز به شما نیز تمام خوبی های جهان را استدعا مینمایم