بانگ رسوایی
تاریخ نشر یکشنبه ۲۲ حوت ۱۴۰۰ – ۱۳ مارچ ۲۰۲۲ هالند
تابکی آتش به کشت نوبهارم می زنی
سیلی غم بر رخ اندیشه زارم می زنی
آشیان دوستی را میکنی ویران چرا ؟
سنگ بد نامی به پای روزگارم می زنی
نوبت هرکس به دنیا پنج روزی بیش نیست
خنده ها بر هستی نا پایدارم می زنی
من که هر گه پیش خوبان اعتبارم پخته بود
بانگ رسوایی به بام اعتبارم می زنی
سال ها با تار عشق دستمال الفت بافتی
پس بگو حالا چرا ؟ بر دل شرارم می زنی
مست مستی اندکی با خود بیا فکر بکن
گفته های ناپسند بر افتخام می زنی
می گریزی از من و دل را پریشان میکنی
هاله ء از شعله ها بر پود و تارم می زنی
عبدالهادی رهنما
بازهم سروده عالیست. درود به برادر محترم جناب استاد عبدالهادی رهنما. مهدی بشیر
نویسنده چیره دست و پر توان برادرگرامی ام مهدی جان بشیر بی نهایت خوشنودم از مهربانی و لطف همیشگی شما که نبست به من داشته و دارید .