۲۴ ساعت

22 دسامبر
۱ دیدگاه

تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری

تاریخ نشر: جمعه ۱ جدی ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی – ملبورن – آسترالیا

الهی  غنچهء   امید  بکشای

گلی از روضهء  جاوید بنمای

« جامی »

فصل دوم

تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری

به تصحیح و مقابله و تحشیهء

به تصحیح و مقابله و تحشیهء بشیر هروی

بخش پنجم  :

ص ۱۴ س ۲۴ – کوسو : موضعی است در هرات که اکنون کهسان نامیده میشود ص ۱۵ س ۱۴ – ار حضرت ایشان پرسیده میشد : از ملاحظه و مطالعهء کتاب رشحات بر میآید که سائل در عبارت مذکوردر متن کسی جز خود مولانا عبدالغفور لاری نبوده عین عبارت صاحب رشحات چنین است : « خدمت استادی مولانا رضی الدین عبدالغفور علیه الرحمه و الغفران میگفتند که از ایشان پرسیدم که بعضی ازین طایفه راعوالم ……» (۱)              

ص ۱۵ س ۲۱ ابو سعید خراز : ابو سعید احمد بن عیسی خراز بغدادی از بزرگان مشایخ صوفیه و از معاصرین جنید و ذوالنون و سری سقطی و پیشوای سلسلهء خرازیه از سلاسل تصوف بوده و میگویند چهارصد جلد کتاب نوشته است .                                       

عطار در تذکره الاولیا گفته است : اورالسان التصوف گفتند و این لقب از بهر آن دادند که درین امت کسی را زبان حقیقت چنان نبود که او را . وفاتش در سال (۲۷۷ یا ۲۸۵) واقع شده است « برای اطلاع بیشتر بر احوال او رجوع شود به تذکره الاولیا ج ۲ ص ۲۷ – ۳۳ ، حبیب السیر ج ۱ ص ۲۸۸ ، ابن اثیر در حوادث سال ۲۷۷ ، نفحات ص ۷۳ – ۷۶ ».

ص ۱۷ س ۸ – خواجه محمد پارسا : خواجه محمد ابن محمد ابن محمود حافظ بخاری معروف به خواجه پارسا از جمله اصحاب خواجه بزرگ بهاءالدین نقشبند و از اولاد عبدالله بن جعفر طیار (رض) و از عرفای مورد احترام همه طوایف و اقوام زمان خود بوده و کتب و رسائل بسیار در تصوف بزبان فارسی و عربی از وی مانده است از انجمله رسالهء قدسیه در مناقب و کلمات خواجه بهاءالدین نقشبند که آنرا بامر خواجه علاءالدین محمد بن محمد بخاری معروف بعطار سابق الذکر نوشته ودیگر تفسیر فارسی والفصول السنه در حدیث و مسلک العارفین در سیر و سلوک و فصل الخطاب در اخلاق و عرفان است . خواجه محمد پارسا در ( محرم ۸۲۲) از بخارا عازم حج شده و پس از عبور از جیحون در هر شهر و قصبه مورد استقبال عموم واقع شده سرانجام بروز پنجشنبه ۲۴ ذیحجه همانسال در مدینهء شریفه وفات یافته در جوارحضرت عباس بن عبدالمطلب (رض) مدفون گردید.                                                                   

ص ۱۷ س ۲۰ – امام غزالی : حجهالاسلام ابوحامد محمد بن محمد بن محمد غزالی طوسی از علماء بزرگ اسلام و مصنف کتاب عظیم القدر احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت و غایره که در ابتدا از جملهء فلاسفه و بعدآ از مخالفین سر سخت فلاسفه شد و حتی مخالفت با فلسفه را وظیفهء دینی خود اعلام نمود ولادتش در طوس بسال (۴۵۰) و وفاتش در ۱۴ جمادی الاخری (۵۰۵) ایضآ در طوس بوده و نیز محتمل است که منظور از امام غزالی در متن : شیخ احمد بن محمد غزالی برادر حجه الاسلام مذکور و نویسندهء کتاب بسیار معروف سوانح باشد که یکی از پیشوایان نامی متصوفه بوده است                                          ص ۱۷ س ۲۱ – شیخ محی الدین شیخ اکبر محی الدین ابوبکر محمد بن علی بن عربی حاتمی طائی از اهل اندلسن که معروف به ابن عربی است از بزرگترین پیشوایان اهل تصوف و نخستین کسی است که نظریهء وحدت وجود را در بین عرفا و صوفیه بصورت علمی و مبتنی بر قواعدی که بعدآ بسیار شهرت یافت ، رواج داده است ، ولادت شیخ اکبر در (۱۸ رمضان ۵۶۰) و وفاتش « شب جمعه ۲۲ ربیع الثانی ۶۳۶ » اتفاق افتاده است .  

۱۸ س ۱۳ – بزیارت حرمین شریفین : سال مسافرت مولانا را از هرات بحجاز مؤلف تذکره میخانه سنه (۸۸۱) دانسته و در آن خصوص چنین نوشته :                             

« چون سن شریف آن مطلع الفضلا به شصت و چهار میرسد عزم زیارت بیت الله و مدینه رسول الله (ص) جزم مینماید» (۲)                                                                

و پیداست که چون سال ولادت جامی (۸۱۷) بودهن در صورتیکه بسن شصت و چهار سالگی آهنگ سفر حجاز کرده باشد (۸۸۰ – ۸۸۱) میشود ولی صاحب رشحات گفته است :

« ایشان در اواسط ماه ربیع الاول سنه سبع و سبعین و ثمانآنه متوجه سفر مبارک حجاز شده اند و تاریخ رفتن وآمدن ایشان بطریق تفصیل در آخر این فصل ازخط شریف ایشان نقل خواهدافتاد»(۳)                                                                               

آنگاه در چند ورق بعد چنین نوشته است : « بخط شریف حضرت مخدوم دیده شده است که بر ظهر کتاب نوشته بودند که اتفاق سفر مبارک از دارالسطنه هرات حمیت عن الافات در شانزدهم ربیع الاول سنه سبع و سبعین و ثما نمأ ئه واقع شد ، اواسط جمادی الاخری به بغداد رسیده شد منتصف شوال بکنار دجله اتفاق افتاد و هم از آنجا قافله روان شدند : غرهء ذی القعده از نجف حضرت امیر کرم الله وجهه و رضی الله عنه به بیابان در آمدند و بیست دوم یا سوم توفیق نزول بمدینه رسول صلی الله علیه وسلم دست داد ، ششم ذی الحجه بمکه شریفه زادهاالله تعالی شرفا رسیده شد.                       

پانزدهم بجانب شام نیت ازتحال واقع شد ، بیست و پنجم بمدینهء شریفه رسیده شد ، بیست و هفتم رحلت افتاد ، در اواسط عشر اخیر محرم بدمشق نزول واقع شد بعد از نماز جمعه چهارم ربیع الاول از محروسهء دمشق ، مراجعت بخراسان اتفاق افتاد و دوازده روز را بحلب رسیده شده . روز دوشنبه بیستم ربیع الثانی از بلدهء حلب بجانب قلعهء بیره روانه شدیم ، بیست و چهارم جمادی الاولی به تبریز رسیده شد و ششم جمادی الاخری بجانب خراسان توجه افتاد هلال رجب بیک منزل پیش در زمین ری نموده شد. روزجمعه هژدهم شعبان بشهر هرات نزول واقع شد و کان ذلک فی سنه ثمان و سبعین وثمانماهء».(۴)     

والبته گفتار صاحب رشحات که خود از منسوبان عارف جامی بوده و یادداشت فوق را از خط وی نقل کرده است اصح و ارجح میباشد.                                                    

ص ۱۸ س ۱۶ – کرامت گشاده اند: سطوری که بین این دوعلامت : «   » واقع شده است در هر سه نسخه بهمین موضع کتاب مثبت است ولی بگمان این ضعیف درین موضع بی مناسبت می نماید و با مطالب سطور در صفحه (۲۵) بیشتر مربوط بنظر می آید. والله اعلم.

ص ۲۰ س ۸ – وایهء نفس : لفظ وایه ، تعبیریست محلی که از آن حظ و نصیب و بهره اراده کنند و گاهی بمعنی شرم و حیا نیز استعمال شود.                                         

ادامه دارد …

 

پاورقی ها :

۱ – رشحات ص ۱۳۸ .

۲ – تذکره میخانه بنقل شاغلی هاشم رضی در مقدمه دیوان جامی از آن ص ۱۲۱.

۳ – رشحات ص ۱۴۵ .

۴ – رشحات ص ۱۵۰ – ۱۵۱ .

 

 

 

یک پاسخ به “تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری”

  1. admin گفت:

    ضمن آرزوی شادی روح پدر بزرگوار ما ، خوشحالم که بازهم بخشی دیگری از این اثر با ارزش را بدست نشر سپردیم .
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما