شهرِ عاشقان
تاریخ نشر : دوشنبه ۱۴ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۴ مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
شهرِ عاشقان
به شهر عاشقان دلدادهی دُردانهی دارم
بدور کهکشان گیتی من پروانهی دارم
به هرجا دست و پا کردم نشد حاصل مراد من
درون سینهی خود سوزی آتشخانهی دارم
دو چشمم میشود روشن جمالش تاکه می بینم
پری رو صورتی رخساره ماه مستانهی دارم
فضایی دلبری هایش چنان جا کرده بر جانم
شکیل شهریاری خوش سخن فرزانهی دارم
ز سر تا پا ز پا تا سر چنان پیچید به اندامم
چنین شوخی سیه مستی ز خود بیگانهی دارم
ز لب هایش دهد آبم ز کام اش شهد نا پیدا
چه معجون بیآمیغِ عجب پیمانهی دارم
میان خرمن مویم کند انگشت هایش را
مخلد باد عمرش پر نوازش شانهی دارم
گهی هوشم برد تا نا کجا آباد این هستی
گهی جانم ستاند بی گنه جرمانهی دارم
فقط با طالع محمود یاری اینچنین باشد
وگرنه هر که گوید باز گو افسانهی دارم
احمد_محمود_امپراطور
بامداد شنبه ۰۸ اسد ۱۴۰۱خورشیدی
که برابر میشود به ۳۰/۷/۲۰۲۲ ترسایی
کابل – افغانستان
محمود جان عزیز غزل زیبا و دلپذیری سرودید ، سرافرازی و کامگار تانرا تمنا دارم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
شاعر و نویسنده گرانقدر جناب محترم استاد قیوم بشیر هروی صاحب درود و ها و تحیات قلبی نثار شما و دست اندرکاران سایت وزین ۲۴ ساعت
از مهر و زحمات بی شائبه و مستدام شما یکجهان ممنونم.
شاد و رکین بمانید.
با مهر
احمد محمود امپراطور
سروده خیلی عالی وناب دوردهانثار
شاعرتوانا وشرین کلام وطنم بهروزوکامگارباشد
امپراطورعزیز.
ادیب اندیشمند بانوی مهربان و با معرفت هُما پژوهش درود و مهر!
از حضور سبز و خردمندانه شما یکجهان ممنونم. شاد و کامروا باشید.