شبنمِ هستی
تاریخ نشر: یکشنبه ۲۰ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۱۰ مارچ ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
شبنم هستی
به یار
وقتی صدایت می زنم
بغضم می ترکد
آه که شرمنده ام
تو که بامنی
و تو که در منی
چرا فریادت می زنم؟
چرا گاهی احساس می کنم تو از من دوری…
تو که بامنی
و تو که در منی
خنده هام ازآن تست
و گریه هام
و در شبنم وجودم می درخشی
و در صدای موسیقی دلنواز باغ
می بینمت پر شکوه
که در طراوت گلها راه می روی
و باغ را از سر مهر به آغوشت پناه داده یی
تو که بامنی
و تو که در منی
چرا اینبر و آن بر به دنبالت می دوم
و در جاده ی عشق
فریادت می زنم
و از هرکه از راه می رسد
سراغت را می گیرم
مگر نمیدانم
مگر نمی دانم
که خود مسافری ام چند روزه
که در باغ عشقت باید سر کنم
و باید نفس بکشم
تا روز موعود!!!!!!
هما طرزی
نیویورک
۲۹ جنوری ۲۰۲۴
بانو طرزی گرامی ، مثل همیشه زیبا سرودید ، قلم تان رنگین و طبع تانرا رسا می طلبم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
چه سعادتی از این بهتر که سروده هایم در سایت ۲۴ ساعت رخ می نمایند و با دوستان شما آشنا می شوند آقای هروی بزرگوار!
بانوی فرهیخته خانم طرزی عزیز از حضور همیشه گرم تان جهانی سپاس ، سعادتمند و کامگار باشید.