نغمهِ بی ساز
تاریخ نشر: چهارشنبه ۱۵ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
نغمه ء بی ساز
(۱۶)
معرفت زر شد و بازار چه بی زر شد وا
دوره ی جهل در این بادیه از سر شد وا
نغمه ی عشق چه دیر است نمی گیرد ساز
اما که اینگونه نبودیم چه دیگر شد وا !
گلشن از رفتن مرسل خبری هیچ نشد
پر پروانه ی او نیز چه پر پر شد وا
سنگ بر فرق همه اهل معانی خورده
غافلی آمد و در قافله داور شد وا
جامه ء رنگ ، بهار از تن نوروز کشید
جامه ء کهنه و بی رنگ چه دربر شد وا
گرگ بر روش نقابی ز پلنگ آورده
زاغ در ذهن خودش مثل کبوتر شد وا
اصل نا اصل شد و زشت در آیینه نمود
بحر خالی ز صفای در و گوهر شد وا
خار بر تارک خود تاج گل سرخ نهاد
در نگاه سحر و شام معطر شد وا
دامن آلوده به سر چادر عفت افگند
نام آن دامن او نیز مطهر شد وا
شکیبا شمیم
زیبا سرودید بانو شمیم گرامی ، طبع تان همیشه رسا وقلم تان رنگین باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی