دوستی جاودان
تاریخ نشر: چهارشنبه ۱۵ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
دوستی جاودان
به دوستان خوب وجاودانم
دوستی عطر اصالت هاست
که ترا به اندیشه ی وجودت پیوند زده
و در هسته مهر
به تو پیوسته
و دستی است که
ترا سال ها با خود
در کوچه های پر پیچ و خم زندگی
همراهی کرده
وبسان دل خدا
به تو بزرگی بخشیده است
دوستی پیام راستین من و توست
که بار ها ترا زنده نگهداشته
و جوانی ات را تا ابد بدرقه کرده
در خونت بامحبت شناورگشته
و از همه به تونزدیکتر شده
ترا در آغوش گرمش جا داده
و سردی زندگی را
با آتش محبت هایش گرم کرده
درعطسه های ناگوار و دلخراش زندگی
به تونفس تازه دمیده
و دستانش را
در تیمار تو کاشته
و قلبش را
در دستان تو جا داده است
دوستی بوی نمناک کوچه های دور است
و خانه های پر نور
و پر صدا
و باغچه های با صفا
که هنوز در یاد هایمان جاودان اند
و همیشه در حال رقص…
و صفای زندگی های پر جنب و جوش
غذای رنگین و خوش مزه ی مادر
اتاق پر کتاب پدر
و قلم های خشک نشده از رنگ هستی…
یابوی خوش تکه نان گرم از نانوایی سر کوچه
یا کباب داغ که هنوز از بویش مستیم
یا دشت های سبز
پر از شقایق های هستی
دختران و پسران جوان
غرق در عشق و مستی
دوستی قصه همیشگی من و توست
که اشگ ها و لبخند هایمان را با هم وصله زده
و به وجود مان تصویر ابدی بخشیده
غم ها را در خوشی
و خوشی ها را در غم هایمان جا یگزین کرده است
ویا دیدن چهره ی دوست است
در آیینه دل…
و صفای جوانی را در پیری حس کردن
همیشه زیستن
همیشه بودن
و همیشه درسرای عشق
جاودان ماندن
به من اندیشیدن
و به تو اندیشیدن
و در صحنه وجود باهمه پیوستن
دوستی شانه ی استواری است برای گریستن
و گوشی برای شنیدن
و دلی به پهنای آسمان برای دوست داشتن
و صدای پر محبتی که ترا نوید خوشی است
در لحظه های پرغم
ترا در تنهایی مونس شدن
و با صدایت بیگانه نبودن
و به پای غم هایت اشک ریختن
دوستی تصویرمن و توست
در دیوارهای رنگین زندگی
وخانه های رها شده از هرچه دلتنگی
پر از صفا های ابدی
و شبنم لطیف بهاری ،
که راز بقای گل است
در صبح های پر امید جوانی
و شب های نیمه تاریک پیری
که غروب هایش
به رنگ عشق های دور
ترا صدا می زنند
دوستی پدیده یی است
بارورشده ازنیستی
که بوی صداقت هایش
عطروجود مان شده
در زیر پوست هستی
وما را تا مرز های ابدیت همسفراست
در دیدار های راستین
و صحبت های مهر آفرین
دوستی صدای من است،
و صدای تو
که چون شهنایی *ملکوتی
با سیتار* پیوسته
وبا سیم های جادویی اش
قصه های با شکوه مانرا
در صفحه ی تاریخ زندگی
با طبل مکرر از رازهستی
در معبد خدایان آرزو
به زیبایی شکوفه های بهاری
آرام آرام
می نوازد
تا زنده بودن
در یاد های مان
چون دوستی مان
جاودان باشد…
هما طرزی
۲۷ نوامبر ۲۰۱۰
نیویورک – امریکا
بسیار زیبا قلم زدید بانو طرزی گرامی ، طبع تان رسا و قلم تان همیشه رنگین باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
وقتی سروده هایم در آسمان سایت ۲۴ ساعت چشم می گشایند، احساس افتخار و و شادمانی دارم. ممنونم جناب هروی محترم!
۲۴ ساعت افتخار دارد که همکاران پرکاری همچو شما دارد ، مؤفق و مؤید باشیدبانو طرزی گرانقدر.