لب می سایم
تاریخ نشر : یکشنبه ۱۹ حمل (فروردین) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۷ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
لب می سایم
به یار
لبانم را بر خاک راهت می سایم صمیمانه
عطر وجودت به آغوشم می گیرد
گرم و گوارا و عاشقانه
و مستانه و پر شور به دنبالت می روم
و سرم می رود تا بوسه زند بر درت
که دستان پر مهرت
چه گرمایی بر موهایم میدمند
و آنگه ، در شهری که ساکنی ندارد
مگر فرشته های ایمان
و دنیای پر از پاکی و شیدایی
و قصه های راستین عاشقان
و صدایی نیست
مگرصدای چلچله های عاشق
و بهم خوردن بال های سپید فرشتگان
و زمزمه ای دلنواز راز و نیاز عارفان
و در نورت شناورم
و می لغزم و می چرخم
و بتو خیره می شوم
و جز تو اندیشه ای ندارم
و آنجا کسی نیست
و آنجا فقط نور است
و آنجا فقط تویی تویی تویی
و هستی راستین
و منم و نیستی و نیستی و نیستی
و التجا و التماس راستین…
هما طرزی
نیویورک
۳۱ مارچ ۲۰۲۴
بانو طرزی عزیز بسیار زیبا سرودید ، قلم تان رنگین و طبع تان رسا باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی