تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری
تاریخ نشر: یکشنبه ۱۳ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
الهی غنچهء امید بکشای
گلی از روضهء جاوید بنمای
« جامی »
فصل دوم :
تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری
به تصحیح و مقابله و تحشیهء بشیر هروی
بخش نهم :
ص ۳۹ س ۷ – نفحات الانس : این کتاب در شرح حال عرفا و مشایخ صوفیه است ، اصل آن بزبان عربی بوده و آن طبقات الصوفیه تألیف ابی عبدالرحمن سلمی نشابوری متوفی بسال ۴۱۲ است که پیر هرات خواجه عبدالله انصاری هروی قدس سره آنرا بزبان دری (لهجهء هروی) در آورده و در مجالس وعظ و تذکیر با فزودن توضیحات و تشریحاتی برای شاگردان املا میکرده و یکی از مریدان آن امالی را جمع نموده بنام طبقات الصوفیه مسمی گردانیده و در قرن نهم ، مولانا جامی آنرا به لهجهء متداول و انشاء ادبی درآورده و احوال یک عده از مشایخ را ( از پیرهرات تا زمان خود برآن فزوده و کتاب « نفحات الانس من حضرات القدس » (۱) را بوجود آورده است که بعد از وفات جامی ، شاگرد دانشمندش « لاری» برآن کتاب حاشیه نوشته و کتاب حاضر ، تکمله حاشیهء نفحات است .
نفحات الانس چند بار در هند و اخیرآ د سال ۱۳۳۶ در تهران بطبع رسیده است .
ص ۳۹ س ۸ – نقدالنصوص : درشرح معانی « نقش الفصوص» است اصل نقش الفصوص از شیخ محیی الدین ابن العربی است که آنرا از کتاب فصوص الحکم خویش انتخاب و اختصار کرده بوده و عارف جامی در این کتاب که بفارسی و عتربی در شرح آن نوشته است قسمتی از اقوال و کلمات شیخ صدرالدین قوینوی مؤیدالدین الجندی و سعدالدین فرغانی را نیز اقتباس نموده و گنجانیده است .
تاریخ اتمام « نقدالنصوص» چنانکه از ابیات زیر که در خاتمهء آن درج است بر میاید سال هشتصدو شصت و سه بورده است.
« . . . الحمد لملهم السر آئر
کامد بمبارکی بآخیر
پیوست بخوشترین سر انجام
درهشتصد وشصت وسه باتمام … (۲).
این کتاب در بمبئی بکوشش میرزا محمد خان ملک الکتاب تقریبآ یکصد سال قبل بطبع رسیده.
صد ۳۹ س ۸ رسالهء طریقه خواجگان : این رساله را چنانکه در صفحه (۵۶) بیان شده است بخواهش یکی از خواجه زادگان گیلان نوشته است .
صاحب رشحات در این خصوص چنین گفته است :
« ایشان رسالهء مختصر مفید در طریق خواجگان قدس الله تعالی ارواحهم نوشتند و برای وی فرستادند و در آخر آن رساله چنین نوشته اند که گفتن و نوشتن امثال این سخنان نه طریقه فقیر بود ، اما چون از آنجانب رائحهء اخلاصی بمشام ذوق رسید باعث تقریبر و تحریر این معانی شد.
در مانده بپارسائی و بلهوسی
دادیم نشان ز گنج مقصود ترا
گر ما نرسیدیم تو شاید برسی
این کتاب در هند چاپ شده است .
ص ۳۹ س ۸ – اشعه اللمعات شرح و تفسیر « لمعات ».
اثر عارفانه شاعر و صوفی معروف فخرالدین عراقی همدانی ( متوفی ۶۸۸) است که بخواهش امیر علیشیر نوائی مورد مطالعه مولانا و در معرض تصحیح وی قرار گرفته و بعدآ حقایق و اشارات و لطایف کتاب مذکور سبب شده که برای شرح آن همت گمارد وکتابی نفیس چون اشعه اللمعات بوجود بیاورد.
تاریخ اتمام آن بنابر اختلاف نسخ سال ۸۸۵ تممته یا سال ۸۸۶ تممته ) است و ظاهرآ تاریخ دوم صحیح تر است.
کتاب اشعهاللمعات د رهند و ایران بطبع رسیده است .
ص ۳۹ س ۷ – شرح فصوص الحکم : کتاب چنانچه از نام آن پیداست شرح کتاب فصوص الحکم است که مهمترین و عمیقترین مؤلفات ابن عربی در تصوف بشمار میرود و غیر از نقدالنصوص سابق الذکر است که شرح نقش الفصوص میباشد شرح فصوص الحکم در مصر و هند بطبع رسیده است .
ص ۳۹ س ۹ – لوامع : در یکی از دو نسخهء تکمله که فهرست مصنفات مولانا جامی را متضمن است ( نسخهء ب ) تنها نام لوامع آمده و از شرح قصیدهء خمریه ذکری در میان نیست ولی در نسخهء اصل بعد از نام لوامع نام شرح بعضی ابیات تائیه فارضیه و پس از آن نام « شرح قصیدهء خمریه میمیهء فارضیه» آمده است .
شاغلی هاشم رضی در مقدمهء دیوان ، در بارهء « لوامع» گفته است :
(این رساله شرحی است بر شرح قصیدهء خمریهء ابن فارض شاعر بزرگ و نامی عرب (۵۷۶ – ۶۳۲) مولانا هریک از فصول کتاب را لامعه و مجموع آنرا « لوامع » نامیده است و تاریخ تألیف آن سال (۸۷۵) میباشد (۳) .
شاغلی مدرس گیلانی در مقدمه هفت اورنگ لوامع را شرح قصیدهء خمریهء این فارض ، دانسته و نمونه ای از آنرا نیز بدست داده است از این قرار :
« شر بنا علی ذکر الحبیب مدامه
سکر نا بها من قبل ان یخلق الکرم»
ترجمه :
روزی که مدار چرخ و افلاک نبود
وامیزش آب و آتش و خاک نبود
بریاد تو مست بودم و باده پرست
هرچند نشان باده و تاک نبود (۴)
چون نگارندهء این سطور ، کتاب لوامع را ندیده است . نمیتواند بقطع و یقین حکم کند که لوامع همانطور که شاغلی مدرس گیلانی گفته است عینأ شرح قصیدهء خمریه ابن فارض است یا چنانکه شاغلی رضشی فرموده : شرح آن شرح است که مولانا کتاب شرح قصیدهء خود را از نو شرح کرده باشد یا شرحی را که شخصی دیگر بر قصیدهء خمریه نوشته است شرح و بیان نموده است . والله اعلم.
ص شرح بعضی از ابیات تائیه فارضشیه ابن فارضی قصیدهء تائیه غائی بنام نظم السلوک دارد که در حدود ۷۵۰ بیت است کتاب مورد بحث شرح همان قصیده است که بطبع نیز رسیده است .
ص ۳۹ س شرح قصیده میمیه فارضیه بآخر: صفحه گذشته و اوائل این صفحه رجوع شود.
ص ۳۹ س شرح رباعیات : رساله ایست در شرح چهل و چهار رباعی که خود مولانا آنها را در مسائل عارفانه سروده و بعدآ بشرح رباعیات مذکور پرداخته است ، آغاز آن با این رباعی است :
حمد آلاله هو با لحمد حقیق
در بحر نوالش همه ذرات غریق
ناکرده ز محض فضل توفیق رفیق
نسپرده طریق شکر او هیچ فریق
و با این رباعی ختم میشود:
جامی که نه مرد خانقاهست و نه دیر
نی باخبر از وقفه نه آگاه ز سیر
هم فاتحه هم خاتمه اش جمله تویی
فافتح بالخیر رب و اختم بالخیر
صد ۳۹ – لوایح رسالهء مختصریست شامل س و چهار مقالهء کوتاه که هریک از آنها لایحه نامیده شده و از این رباعی که در آغاز آن آمد . چنین برمی آید که مولانا آنرا برای جهانشاه قره قویونلو (۸۴۱ – ۸۷۲ ) شاه همدان نوشته است :
سفتم گهری چند چو روشن خردان
در ترجمهء حدیث عالی سندان
باشد ز من هیچمدان ، معتمدان
این تحفه رسانند بشاء همدان.
کتاب لوایح در هند و ایران بطبع رسیده است.
ص ۳۹ – شرح بیتی مثنوی مولوی : شرح دو بیت اول مثنوی معنوی است که بنام رساله النائیه و نی نامه در هند برحاشیه مثنوی و در ایران بر حاشیه شرح مثنوی و اشعه اللمعات چاپ شده و اخیرآ به تصحیح استاد محترم خلیلی افغان بوضعی مرغوب در کابل بطبع رسید.
ص ۳۹ – شرح بیت خسرو دهلوی : رسالهء مختصریست در شرح این بیت امیر خسرو دهلوی :
ماه نوی کاصل و ی از سال خاست
گشت یکی ماه به ده سال راست.
و رسالهء مذکور در ایران بطبع رسیده است.
ص ۳۹ – شرح حدیث ابی ذربن عقیل : گارندهء از موضوع اصلی این کتاب اطلاع ندارد ولی در کلیه مأخذ نام آن بهمین صورت ( شرح حدیث ابی در ابن عقیل ) و گاهی با اندک تحریفی ( ابی ذر بن عقلی یا عقیلی) ضبط شده و تنها شاغلی رضی در مقدمه دیوان جامی، باستناد تحفهء سامی از کتاب مذبور بنام شرح حدیث ابی ذر غفاری یاد کرده و باز در چند صفحه بعد باستناد تکلمه لاری ( کتاب حاضر) از کتابی بنام شرح ابی زرین عقیلی اسم برده است (۵) که واضح است مراد همان شرح حدیث ابی ذر بن عقیل است ( نه عقیلی و نه غفاری).
صد ۳۹ – شرح سخنان خواجه پارسا : این کتاب چنانکه ازآن پیداست شرح اقوال و کلمات خواجه حمد پارسا و رسالهء مختصریست که همراه با عمده المقامات ( در مناقب خواجه پارسا) در هند بچاپ رسیده است .
ص ۳۹ – ترجمهء اربعین حدیث : این رساله را شاغلی رضی در مقدمهء دیوان ترجمهء منظوم چهل حدیث نبوی ( ص ) در چهل قطعه ببحر رمل و مؤرخ بسال (۸۸۶) میداند (۶) و شاغلی مدرس گیلانی نوشته است که شرح چهل حدیث در ضمن رباعیات است (۷) ولی نگارنده بیاد دارد که منظومهء مذکور را چاپ شده و متشکل از دوبیتی هائی به بحر خفیف دیده بوده .
ص ۳۰ – رسالهء تحقیق مذهب صوفی و متکلم و حکیم : شاغلی هاشم رضی در مقدمهء دیوان نوشته است : این رساله بنامی دیگر نیز خوانده شده و آن « الدره الفاخره فی تفصیل مذاهب الحکماء و المتکلمین و الصوفیه » است .
ص ۳۹ – رساله فی الوجومد : در بارهء این رساله راقم سطور اطلاع ندارد.
ادامه دارد …
پاورقی ها :
۱ – تاریخ تألیف نفحات بین ۸۸۱ – ۸۸۳ هجری است .
۲ – نقد النصوص ، نسخهء قلمی متعلق به نگارندهء این سطور (ورق ۱۱۵).
۳ – مقدمه دیوان جامی ص ۲۹۴ .
۴ – مقدمه هفت اورنگ ص ۲۱ .
۵ – ۶ – مقدمه دیوان ص ۲۹۴ – ۲۹۹.
۷ – مقدمه هفت اورنگ ص ۲۲.
باعث خرسندی میباشد که توفیق یافتیم تا قسمت دیگری از کتاب تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری اثر پدر بزرگوار ما را بدست نشر بسپاریم ، روان شان شاد و یادشان گرامی باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی