اعتراف ، رؤیای من و لحظه ی بیداری
تاریخ نشر : چهارشنبه ۵ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
اعتراف
زیبا تری ز یاس و شقایق ، مشخص است
وز کاجهای گلکده فایق ، مشخص است
حتی خدا نموده به این حرف اعتراف
هستی تو برترینِ خلایق ، مشخص است
بی تو صدای عقربه در گوش من خلید
بی تو به من گذشتِ دقایق ، مشخص است
هستی دلیل هستیِ من ، واضح است این
هستم به یک نگاه تو شایق، مشخص است
من آرزوی وصل تو را میبرم به خاک
من نیستم به وصل تو لایق ، مشخص است
فنجان چای و دفترِ اشعار و لفظ یار
دل را در این میانه علایق مشخص است!
شد دیده خیس در غم دوریِ تو ببین
در حلقه های برکه حقایق مشخص است
روشن بوَد که هجرِ تو بر من چه می کند
طوفان هرآنچه کرد به قایق، مشخص است!
حکمت هروی
۱۵ اپریل ۲۰۲۴
ملبورن – استرالیا
***********
رؤیای من
در انزوا نشست دقایق مشخص است
بى رنگ گشت بى تو حقایق مشخص است
با رفتنت به تلخ ترین فصل مى رسد
این قصه ی پر از غم عاشق مشخص است
از دامنِ خیال لبت بوسه مى گرفت
خوش بود دل به باغ شقایق مشخص است
تو کوه استقامت رویای من شدی
من رود دشت تو که به خالق مشخص است
در من شکوه عشق ، و در تو سکوت سرد
آیین صبر در تو ز سابق مشخص است
در دست بى نهایت امواج چشم تو
هر ثانیه شکستنِ قایق مشخص است
در من غزل به ماتمِ من گریه مى کند
در هر سرود ناله و هق هق مشخص است
بیهوده خواب وصل تو بر چشم من نشست
هرگز نبوده ام به تو لایق ….مشخص است
شگوفه باخترى
۱۵ اپریل ۲۰۲۴
ملبورن – استرالیا
***********
لحظه ی بیداری
شور و نوای تو ز حقایق مشخص است
یعنی نگاهِ آدمِ عاشق مشخص است
درد آوراست سکوتی که بااشک شود فزون
چون شبنمی بروی شقایق مشخص است
در بحر بیکران محبت چه می کنی؟
وقتی که آب نشسته به قایق مشخص است
دل می تپد برای وصالت عزیزِ من
در امتدادِ سیرِ دقایق مشخص است
عاشق ز جانفشانی ندارد ندامتی
غم را ندیده بهر تو لایق مشخص است
دلدادگی حکایت خواب و خیال مباد
با جان و دل نگر ز علایق مشخص است
گفتی که می روی ز گلستانِ آرزو
گفتم که با صبوری حاذق مشخص است
برخیز«بشیر»که لحظه ی بیداری ات رسید
لطفی رسید ز جانب خالق مشخص است
قیوم بشیر هروی
۲۱ اپریل ۲۰۲۴
ملبورن – آسترالیا
غزلی زیبایی از دوست گرامی ام جناب تمیم جان حکمت هروی و استقبالیه ای از بانو شگوفه باختری را خواندم که برایم دلچسپ بود ، منهم از آن استقبال نمودم ، امید مورد پسند دوستان واقع شود.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی