باور
تاریخ نشر: یکشنبه ۲۳ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۲ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
باور
شک داشتم که دل ببرى، … دلبرم شدى
آخر بلاى این دل خوش باورم شدى
چون برق بى امان که در افتد به خرمنى
آتش فروز سینه ى چون مجمرم شدى
اى خارِدر نگاه ِ پر از اشتیاق من !
ابریشم نوازش چشم ترم شدى
پنداشتم فریب سرابى ، ننوشمت
اما زلال آبى و در ساغرم شدى
مثل گلى که در دل مرداب بشگفد
عمرت دراز باد که نیلوفرم شدى
سِحر ات چه بود بر من شکاکِ بى یقین
کاین گونه پایدار ترین باورم شدى
سید ضیأالحق سخا
درود بر شما جناب استاد ، خیلی زیبا ودلنشین سرودید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی