زورقِ شکسته
تاریخ نشر: شنبه ۱۲ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
زورق شکسته
بهـار و فصـل جوانی شتـاب می گذرد
بیـا که زندگی ام بی حساب می گذرد
بزن شـرار و بسوزان جهان رنگ مرا
اگر بـه ذهـن تو فکرِ خراب می گذرد
ز تـار هـر نفسـم سـاز درد و غم بارد
بیـا که ناله ی چنگ و رباب می گذرد
خزان جَـور تـو پژمُرد و پیر کرده مرا
ز شرق سینـه ی من آفتـاب می گذرد
فتـاده عکس تـو در قـاب نامرادی ها
کنون تمـام امیدم بـه خواب می گذرد
دلـم گرفتـه و جـان بـر لبم رسید آخر
بیا که با قَدَمت ایـن عذاب میگ ذرد
خیـال خـام و لب خشـک آ رزو هایم
ز تشنـه کامِیِ دل،در سراب می گذرد
کجا رسد لَب ساحل شکسته زورق جان
ملاح خ سته که در منجلاب می گذرد
بزن جـلا دَم تیـغ نگـاه پرخ ونت
که تیر ـای قضـا بی ن قاب می گذرد
محمد ادریس بقایی (قطره)
کابل – افغانستان
زیبا قلم زدید جناب بقایی عزیز ، کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
یک جهان سپاس هروی گرانقدر زحمات شما قابل قدر است و زبانی برای وصفش …
سلامت باشید جناب بقایی عزیز ، ممنون حضور تان.