غرورِ پادشاهی
تاریخ نشر: جمعه ۱ سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۱ جون ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
غرور پادشاهی
۴۵ الف
چه دلی که در بیابان ، برهاند هاجرش را
چه دلی که پای کوبان ، بکشیده مادرش را
به خدا که یار گیرد ، بسپارمش اگر دل
چه کسی نخواهد آخر ، دل پاک دلبرش را
به خدا که عشق ورزد ، دل باغبان پیری
که بروی شانه گیرد ، سبد گل ترش را
نه بگفته (لن ترانی ) ، ز غرور پادشاهی
که ز خود امان بداده ، ( ارنی) گدا گرش را
چه خوش از بهشت راند ، پدر کریحه رو را
که به گور می فروشد ، دو نگاه دخترش را
چه عجایبی که دارد، سر و زیر این عجوبه
که بماندش به فردا ، همه روزه محشرش را
چه ره نیاز گیرد ، چو دلش به ناز بندد
چه ز سرو و بید خواهد ، ورق صنوبرش را
چه عجب! دلم گرفته ، چه عجب اگر شکسته
چه عجب اگر بگیرد ، ز چو اویی باورش را.
شکیبا شمیم
۲۸ سپتامبر ۲۰۱۷
بسیار عالی سرودید بانو شمیم گرامی ، سعادتمند و کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
گل ها به پاس امتنان نثار تان
سپاسگزارم ، کامگار باشید.