جلوه گه ی اسرار
تاریخ نشر : چهارشنبه ۳ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۴ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
جلوهگهی اسرار
از چهرهی نمکین هستی
می کاهد لبخند و تبسم را
غروب ملال و دلگیر خورشید
و از عشق سرد تاکستان
تهی شده جام بلور محبت
با روح زخمی و خمود
دیر زمانیست که
چشمهسار شراب ناباوری
از کوه غرور جاریست
زهرآگین
و بر خمار امیدها
میافگند آتشی
با غفلت و امواج ابرهای تار
مهتاب چهرهپوش و
ستارههای سرد و خموش
اسیر زندان شب شده
زمستان سرد و یلداییست
سفرهها تاریک و افسرده
و شب ندارد ماه دربر
طعام صداقت بیرنگ و
از بذر عشق نیست خبری
روح زخمبار معشوق
از بیمهری یک عشق
سرد
زوال و خزان فرو میریزد
و خمخانهها پر از
انگورهای نابارور اند
حسرتا دل ساغر از جوش
و خروش باده خالیست
با سکوت و سیاهی
اندوه مرگ و تاریکی
خورشید را
ماتم گرفته مهتاب
چه بیرنگ بیروح
و بیستاره شده
دار و ندار کائینات ملیح
جلوهگهی اسرار آفرینش
هستی بهارانست که
پنجههای سبز درختان
ریشه دوانده در دل زمین
و از گرمای محبتاش
پرعشق سیراب میشوند
برگها
وقتی روحت قبضهی
مهربانی شد
در تو جار میزند انسانیت
و نگاهت خورشیدوار
میافشاند مهر و
در آسمان افکارت روشن
نفس میکشد مهتاب
بمان آزاده تا پرواز قلبت
بر فراز قلهها باشد
پرطنین
هما باوری
جرمنی
۹ فبروری ۲۰۲۴
مثل همیشه زیبا قلم زدید بانو باوری عزیز ، سعادتمند و کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی