جنگل! ز خاک برخیز…
تاریخ نشر : چهارشنبه ۱۰ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۱ جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
جنگل! ز خاک برخیز…
جنگل ز خشکسالی از شرم خویش تر شد
بیزار از سکوت اش ، در خواهش تبر شد
بر شاخه های خشک اش بادی گذر نکرده
مرغان آسمان خوی ننشسته در گذر شد
ابری بر او نپیچید ، اشکی بر او نبارید
چوب درخت هایش ، در شهر در بدر شد
جنگل تهی ز خود شد، برگ و بهار از او رفت
روح بهار بخش اش ، تا مرد ، بی ثمر شد
صحرای تشنه آمد ، جنگل به کام او رفت
نامی نمانده از او ، از یاد ها بدر شد
جنگل! ز خاک برخیز ، با اختران در آویز
دفن و دوباره رستن، این قصه تازه سر شد
روح بهار می نوش ، از عشق پر جوانه
ریشه به راه افتاد ، در خاک در سفر شد
آن سایه های پنهان ، در استتار مهرت
خورشید خوی گشته ، از عشق راهبر شد
اندیشه، ای طراوت ، ای عشق ای نجابت
سبزینه جنگلی خیز ، خواب تو بیشتر شد
فاروق فارانی
دسمبر ۲۰۲۳
جناب استاد فارانی عزیز خیلی زیبا و دلپذیر قلم زدید ، طبع عالی تان را می ستایم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی