ماند بیرق از سماع . . .
تاریخ نشر : شنبه ۱۰ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۳۱ اگست ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
ماند بیرق از سماع . . .
یک جهان بال است اما شیههیِ پرواز نیست
بسته لب های کتاب، آوازه و آواز نیست
می توان در قلبِ کورِ کوه هم راهی بجست
راه ها باز اند اما ، راهِ دل ها باز نیست
سکهیی از زر شدی ، در رقصِ بازاری ببین
نیستی خود، هستی ات جز عرضه و پرداز نیست
عشق همچون مار مرده، گشته بی زهر و شفا
عشق بی زهر و شفا مرگ است، عشقِ ناز نیست
سینه غرق شور و سر بیدار و دل دریادرون
ساز ها در ساختن سوزند ، اما ساز نیست
بر زبان سرخ مشعل ، نغمه های نور مرد
ماند بیرق از سماع ، افروز ها ، افراز نیست
راه ها تا در گل عادت نشست ، از راه ماند
نقش ره بر ره فتاده لیک ره پرداز نیست
زنگ ها آغاز پایان را بگوش ات خوانده اند
بگذر از زنگار آن ، پایان هر آغاز نیست
بر لبانِ عشق دیگر بوسهی فتحی نبست
راهِ فردا گم شده یا تیر و تیرانداز نیست؟
فاروق فارانی
جناب استاد فارانی عزیز مثل همیشه زیبای زیبا سرودید ، درود ومهر نثارتان باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی