ساغر و پیمانه ی من
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه ۲۲ جدی ( دی) ۱۴۰۳ خورشیدی –۱۱ جنوری ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
ساغر و پیمانه ی من
عشق و مستی که فتاد در دل دیوانه ی من
بـگـو سـاقـی کـه کـجـاشد رهِ میخانه ی من
تـشـنـه کامــم ز مَــیِ نـاب دلــم می خواهد
پـر کـن از بـهـر خـدا سـاغـر و پیمانه ی من
بـزم عـشّـاق نـمـودی روشـن از حسن رُخَت
سـوخـت در آتـش عشقت پـرِ پروانه ی من
عندلیبان کـه بـه وصف تـو سخن سر دادند
یکی زان جمع بگفت پیش تو افسانه ی من
هــر قــدر آه کـشـیـدم ز سـر ســوز و گـداز
بـه گـوش کس نـرسیـد آه مـن تـرانه ی من
در بـیـابان طلب از پـیِ تــو گــم شـده ام
تو نپرسی که چه شد عاشق مستانه ی من
از غم هجر تو این خنجری شاعر شده است
مـی سـرایـد غـزل از بـهـرِ تـو جانانه ی من
شیخ مولوی خنجری
١٧ / جدى / ١۴٠٣ خورشیدی
کابل – چهار دهی
جناب شیخ صاحب خنجری عزیز غزل بسیار زیبا و دلپذیری سرودید ، درود ومهر نثار تان باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی