عــا شـــق عـطـشــــان
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنبه ۲۵ دلو ( بهمن ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۳ فبروری ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
عــا شـــق عـطـشــــان
مـاه من چهـره مپـوشان امشب
این دل خسته مرنجان امشب
بنما شاد دلِ غمگینم
ای پری چهرهء تابان امشب
بکـن ا ین کلـبـهء تاریک مـرا
روشن ای شمع فروزان امشب
گـشـته بیـمـار عـنـبـرین مویت
هـم ازآن ا بـروی کمان امشـب
روی چون ماه مگردا ن از من
مـنـمـا زلـف پـَریـشـا ن امشـب
اگـــرم قـصـد کـشـتـنم دا ری ؟
کـُش به شمشیـر ابروا ن امشب
قـد سـرو و کـمــر ِ بـا ریـکــــت
آ تشی زد مرا به جـان امـشــب
از زما نیـسـت به امید وصـا ل
تا که گیرم ترا، چوجان امشب
نبـود هـیـچ کـسـی با مـن وتــو
جز می کهنهء سوزان امشــب
آ نقـدر بـوسـه زنـم خـا ل لـبـت
تا که جان با شدو توان امشــب
مـن بـقــربـا ن لـب گـلـنــا رت
هـم از آن نـرگـس فـتـان امشب
آخـر از بهــر خـدا ای گلــرخ!
کام دل را بسر رسـان امـشــب
تـشــنـهء لعـــل لـب نـوشـیـنـت
حیدری عا شق عطشا ن امشب
پوهنوال داکتراسد الله حیدری
۲۱ اکتوبر۲٠٠۶
سیدنی – آسترالیا
جناب داکترصاحب حیدری عزیز ، یادی از جوانی ها کردید ، قلم زیبای تان را می ستایم . صحتمندی و سعادتمندی شما را تمنا دارم.
باعرض حرمت
قیم بشیر هروی
برادر نهایت عزیز وگرامی آقای قیوم جان بشیر،بعداز سلام وسپاس از ن نشر مطلب ارسالی ام یادجوانی وعشق های آنزمان جز خیال پردازی چیزی بیش نیست .جوانی وفصل خوشی زندگی برفتم زدستم که یادش بخیر.با عرض حرمت داکتر حیدری
درود بر شما برادر گرامی ام ، انشاالله همیشه خوب و خوش و صحتمند باشید.