عشق است طبیبِ من
تاریخ نشر یکشنبه ۱۹ می ۲۰۱۳ هالند
عشق است طبیبِ من
حسن شاه ” فروغ “
۱۸ / ۵ / ۲۰۱۳
لندن
***
گفتی که منم عاشق،عاشقترم ودلریش
آواره منم درعشق،دلداده ام ودرویش
عشق است طبیبِ من، دارو نه درمانی
فرهادِ زمان هستم، ما را نبوَد شیرین
با مُژه کنم کوهی، بی تیشه و با تمکین
درعشق نمی باشد،جُز رنج و پریشانی
بر دامِ سرِ زُلـفش،بال و پرِ خود بستم
ازدانه و دامِ یار، بسمل شده سَر مستم
برخاکِ قدومِ دوست،بِگذاشتـه پیشانی
ازجامِ لبانِ او،در ساغرِ من مَی ریخت
ازبادهٔ چشمانش، چند جام پیاپی ریخت
گفتا که بنوش ازما،این باده ای روحانی
سر کرده زِ جامِ آن،چند جُرعهٔ نوشیدم
آن باده خرابم کرد،هر چند که کوشیدم
دل باخته ام ای جان،عاشق شده ام دانی
گردیده دل وجانم،مبهوت شده حیرانم
در میکدهٔ عشقش، سرمَست همی مانم
افروخته فروغ من،جان گشته وجانانی
با تقدیم احترام فروغ از لندن
فروغ گرامی ، بازهم مثل همیشه خواندنیست. موفق باشید. مهدی بشیر
فروغم را هر بیشتر عاشقتر میخواهم و طبع روان اورا چون سیل خروشان و جون آب سلسبیل شفاف و روانتر و روانتر.
کامران باشید .
مهدی بشیرِعزیز سپاسگذار و ممنونم
قربانِ محبت وتمنا های ازعمق دلِ ولی جان عزیزم شوم خداوند همیشه نگهدارت باشد