پریشانم
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه ۳۰ حمل ( فروردین ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۱۹ اپریل ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
پریشانم
پریشانم، دگر چیزی پریشانم نمیسازد
دگر نیرنگ دنیا نیز حیرانم نمیسازد
پریشانم شبیه کودکی آواره و تنها
که حتّی دلقکانِ شهر خندانم نمیسازد
وجودم را تغافل پاره کرده، درد کوبیده
پزشکم پادزهری بهر درمانم نمیسازد
کبوتر پر زده است از شاخههای کاجهای پیر
کبوتر لانه روی شاخ دستانم نمیسازد
آزردنِ یوسف زلیخا دست کوته کرده از
زلیخا هم دگر محکوم زندانم نمیسازد
اگرچه زندگی پر گشته از تنهایی وغربت
دلم تنهاست، غربت نیز نالانم نمیسازد
به چشمِ سر تماشا کردهام در خون تپیدن را
که قتلِ عام دلها هم هراسانم نمیسازد
میانِ درد و غم غرقم، در اوجِ رنج و اندوهم
پریشانم، دگر چیزی پریشانم نمیسازد
نوید الله محرابی صافی
جناب محرابی صافی عزیز مثل همیشه زیبا و دلپذیر سرودید ، قلم تان رنگین و طبع تان رسا باد.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی