یادگار
محمد اسحاق ” ثنا “
ونکوور،کانادا
یادگار
تاریخ نشر چهارشنبه هفتم جدی ۱۳۹۰ – ۲۸ دسامبر ۲۰۱۱
فریاد و داد و شور و فغان است کار من
تاریک همچو شام سیه روزگار من
من اختیار خویش به جانان سپرده ام
شادم از آنکه نیست به کف اختیار من
یک عمر سر به سنگ در، یار سوده ام
در گوشه گوشه هست در آن یادگار من
من مست از شراب نگاه کیم مپرس
ساقی ترا کجاست چو کیف خمار من
یک بار کن به سوی ” ثنا ” از کرم گزار
ای مقدم ات غرور من و افتخار من
محمد اسحاق ” ثنا “
دیدگاه بگذارید