نور امید
تاریخ نشر پنجشنبه ۲۹ آگست ۲۰۱۳ هالند
شهلا لطیفی ولیزاده
نور امید
شهلا لطیفی ولیزاده
****
در قفس بودم خیالاتم به باریدن گرفت
چلچراغ قلب محزونم به رخشیدن گرفت
چشم بنهادم میان قفل بآن سوی دیوار
نور امید ز بهاری دل من جستن گرفت
تا که لغزیدش سراپا غرور لمس وجود
گل رز خوش مروت سویم خندیدن گرفت
آن نسیم تازه و تر روی خسته بوسه کرد
یک طراوت ز مرادی دل آبستن گرفت
دست بردم که درش باز، ز هوایش نفس ی
گل سبزین محبت ز دلش رستن گرفت
حال که آزادم ز قید ظلمت و رنگ شبان
گام به پیشواز فراخوانیش تابیدن گرفت
شهلا
شهلای عزیز ، تبریک میگویم . نامخدا از همیشه زیبا تر است. موفق باشید. مهدی بشیر
شهلای عزیزنام خدا به پیش
درگلستانِ خیالت وز بهارِ فیض بخش ـــ
هرطرف گلهای رنگارنگ رویدن گرفت ـــ
در محیطِ باغِ اشعارت شمیم گل بوَد ـــ
درمشامم وز گلِ رویِ تو بویدن گرفت ـــ
فروغ از لندن
گران ارجم بشیر عزیز را مشکور همه لطف ام و زحمات!
فروغ بزرگوار را سپاس که همگامم بوده اند و با عاطفه و از آن هدیه ی زیبا هم ممنون!
ابر و باران خیالات تان همیشه باریدن گیرد تا همیشه تازه و تر بمانید شهلا جان
موفق باشید
پاینده باشید دوست گرامی همایون عزیز!
بانوی ارجمند شهلاجان ولیزاده
سروده تان نهایت زیبا وخواندنی است
موفقیت مزید وصحتمندی تان را از بارګاه خداوند(ج) خواسته وخواهانم
دوست خوش گامم جلال گرامی، عالمی سپاس از همه لطف بیان.شاد باشید!