باغچه ی نور
تاریخ نشر یکشنبه ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۳ هالند
محترمه شهلا لطیفی ولیزاده
سیزدهمین شعر از :
محترمه خانم شهلا لطیفی ولیزاده است که بتاریخ ۱۸ / ۹ / ۲۰۱۳ سروده از شهر فلوریدا کشور امریکا فرستاده اند.
به استقبال سرودۀ شاد روان استاد علی اصغر بشیر هروی
باغچه ی نور
محترمه خانم شهلا لطیفی ولیزاده
۱۸ / ۹ / ۲۰۱۳
شهر فلوریدا کشور امریکا
***
دو چشمت جرقه ی خورشید یک راز
وآن آبگین زلالش جرعه ی ناز
چو دخُت یاسمن در باغچه ی نور
میان لاله زاران مست و طناز
چه یک بوی معطر، عنبر و مُشک
ز آن زیب تنت چو غنچه ی باز
صدای گرم و غیور بهر تسکین
بناگوش دلم رامست و شهناز
دو دستت آفاق نغز تنزه
سراپرده ی آرمان را به پرواز
ز این بند طهور عشق مطبوع
قدام با صفایش زندگی ساز
در ان بزم روحانی، مهر پابند
فروغ ستره گی ها چه قد افراز
صفا و الفت عالم نثارت
به آن صدق مرام و قلب مهناز
شهلا
admin می‌گه:
۳۱ سنبله ۱۳۹۲ در ۱۲:۴۱ (ویرایش)
محترمه شهلا خانم عزیز ، تشکر از اشتراکت در مشاعره ۲۴ ساعت . موفق باشید. مهدی بشیر
پاسخ دادن
عاصی عفیف می‌گه:
۳۱ سنبله ۱۳۹۲ در ۱۴:۰۳ (ویرایش)
دو چشمت جرقه ی خورشید یک راز
وآن آبگین زلالش جرعه ی ناز
چو دخُت یاسمن در باغچه ی نور
میان لاله زاران مست و طناز
دوست عزیزم شهلا جان ولیزاده امتدادیه ایکه به سروده شادروان علی اصغز بشیر هروی سروده اید با لطافت و ادبیات بلند و احساس عالی پیوند خورده است . هر بیت ان تسلسل منطقی را حفظ داشته است . هجا ها با کلام زیبا و خارف العاده ای معنی را به درخشش نشسته است بنا از انهمه زیبایی کلام و فوران احساس (باغچه نور) آراییده شده است نویسا و موفق باشید
پاسخ دادن
شهلا ولیزاده می‌گه:
۳۱ سنبله ۱۳۹۲ در ۱۵:۵۲ (ویرایش)
بزرگوارم را نهایت ممنون!
پاسخ دادن
فوق العاده زیبا
فوق العاده زیبا درودبرشما شاعر فرهیخته
سرکار خانم شهلا ولیزاده!
به عنوان یک خواننده خیلی معمولی می خواهم نظرم را در مورد شعرت بیان کنم؛
من از وزن شعر و این که چه شگرد های تخنیکی در درون شعر نهفته است، نمی خواهم چیزی بنویسم، زیرا می دارم این موارد خیلی تخنیکی است و من سر در نمی آورم. اما کلمات دراین شعر خیلی خوب انتخاب شده اند. به جز یک مورد که من نتوانستم از آن مفهوم بگیرم (کلمه ی تنزه) دیگر کلمات، کلمات نو و در پهلوی آن با کار برد زیاد در شعر معاصر زبان فارسی اند که این خود موید خوبی نوشته ی شماست. آرزو دارم قلم تان رسا باشد و صفایش مانا.
با ارادت
عبدالمجیب خلوتگر
کابل
با گذشت هر دهه ، در آسمان بیکرانۀ ادبیات پارسی ، جای شاعران افسانه سراء را ، نسلی جوان و پر تحرک ، با خصوصیات روحی متفاوت و سلیقه های خاص ، پـُر می سازد .
نسلی که دانسته اند ، در چه مقطعی از زمان و مکان زنده گی می کنند ، نسل عاشق پیشه که میکوشند تا راز ها ، واقعیتها و نا مکشوف ها را شاعرانه به تصویر بکشند و بر خواننده گان منتقل کنند .
یکی از ویژه گی های اشعار خانم ولیزاده اینست که ، واقعیتها ، خیال و احساس با هم آمیخته و پرده از روی بسیاری راز ها بر میدارد . برای این شاعره نازنین موفقیتهای مزیدی را استدعا دارم .
اشعار بانوى ارجمند شهلا ولى زاده نهایت زیبا ، روان و با کیفیت عالى است که اثر مثبتى در خواننده بجا مى گذارد موفقیت هر چه بیشتر اش را مى خواهم
با اظهار سلام و احترام خانم شهلا لطیفی.
سپاس بی کران از شما شاعر و نویسنده خلاق و چیره دست خرسندم از این که هر روز شاهد موففیت هر چه بیشتر شما هستم امید روزی شما را در فطار بهترین های آدتیات دری و در قلغه های شامخ این زبان شیرین نظاره گر باشم.
تشکر عبدالله کویر
اشعار شما مانند عنبر و مُشک است بانو شهلا.
خوبست، وزن باید بیشتر مراعات گردد.
همیشه اشعار زیبا و پرمعنی شما را میخوانم و می آموزم و حظ میبرم، امیدوار برګه های تازه و زیباتر تان هستم
خیلی عالی و مملو از احساس لطیف و والا
از همه ارجمندان و عزیزان علاقه مند ممنونم و مشکور. و مهر کلام و سخای بیان تان مشعل برازنده گیم است و سرفرازی ام. با درود و احترام!
به جناب خلوتگر عزیز: واژه ی تُنزه- یعنی شکفتن غنچه و یا هم چیزی باشد که نخست از درخت سر زند و بعد از آن برگ از میان آن برآید.
و جناب عالمی، سبک جدید روش من است. اما اینکه هنوز هم با جرأت و خود مختارانه این سروده را قلم زدم از برایش مفتخرم.
با سپاس مجدد از همه!