هوای وطن
تاریخ نشر دوشنبه ۱۶ دسامبر ۲۰۱۳ هالند
هوای وطن
حسن شاه ” فروغ “
۱۶ / ۱۲ / ۲۰۱۳
لندن
درسرهوسِ زُلفِ شِکن درشِکن اُفتاد
درحسرتِ قند، دیده به لعلِ دهن افتاد
مانند لبش غُنچهٔ رنگین بچمن نیست
داغ از جگرِ لاله و گل از چمن افتاد
با پرتوِ حُنش بِرَبود جان ودل ازمن
ازشعلهٔ رُخسارِ وی آتش بَتن افتاد
دل بسته بزنجیرِغمش درهمه حالت
بسمل شده بیچاره نگر،ازسُخن افتاد
درفرقتِ هجران چرا؟سوزم وسازم
ازغُربتِ یار، اتشی اندر بدن افتاد
آهویِ خیالم برمید از سرِ کویش
درپای دل ازحلقهٔ زُلفش رَسن افتاد
هرچند فروغ ازدلِ پُر درد سراید
شادم که بسر یادو هوایِ وطن اُفتاد
باتقدیم سلام فروغ ازلندن
فروغ عزیز بازهم خوش آمدید و صفا آوردید سروده زیبا و عالیست . چی حوب گفته اید :
مانند لبش غُنچهٔ رنگین بچمن نیست
داغ از جگرِ لاله و گل از چمن افتاد
زنده وسلامت باشید . مهدی بشیر
ای فروغ از خامه ات بوی وطن اید بما —قصه های دوستان از انجمن اید بما (ظفر) فروغ عزیز خوش امدی و صفا اوردی
قدم شما نیک جناب فروغ گرامی.
ازدوستان عزیزو گرامی ام جناب مهدی بشیر وجناب نذیر ظفر که محبت فرمودند سپاسگذاروممنونم
بسیار زیبا سروده شده بهبه
موفق باشید فروغ صاحب
شهلاجان عزیز بسلامت باشند
عالمی عزیزم لطف کردند سلامت وپاینده باشند