مرغ آزاد
مرغ آزاد
محمد اسحق ” ثنا “
ونکوور – کانادا
دوم مارچ ۲۰۱۲
تاریخ نشر شنبه سیزدهم حوت ۱۳۹۰ – سوم مارچ ۲۰۱۲
آه آسوده نیم تا که بر آرم نفسی
نه بکس است امیدی و نه هم داد رسی
کاروان رفته به راهی و سفر دور ودراز
نه ز منزل خبری و نه صدا و جرسی
دزد در میهن ما کرد کمین در شب و روز
نیست پرسد ازو شحنه بود یا عسسی
مرغ افتاده به زندان قفس داند و بس
مرغ آزاده چه داند ز رنجِ قفسی
آرزو داشتم یک روز رسد روز بهی
لیک این فکر غلط بود ،خراب و هوسی
دردی خود با در و دیوار از آن می گویم
که کسی نیست دهد گوش به فریاد کسی
همتی بدرقهِ راهِ « ثناء» کن یا رب
نکشد منت احسان ز هر خار و خسی
محمد اسحق ” ثنا “
دیدگاه بگذارید