هجومِ ظُلمت
این سروده برای هشتم مارچ آماده شده بود ، اما نظر به مشکلات تخنیکی در کمپیوترم نتوانتسم فایل آنرا به موقع باز نمایم ، اینک با پوزش آنرا تقدیم میکنم به تمام زنانی که بنحوی قربانی خشونت ، ظلم ، تعدی و زن ستیزی گردیده اند:
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا
هشتم مارچ ۲۰۱۲
تاریخ نشر شنبه ۲۰ حوت ۱۳۹۰ – دهم مارچ ۲۰۱۲
هجومِ ظُلمت
احساس می کنم که دگر پیر گشته ام
افسرده و حزین و زمین گیر گشته ام
دردِ وطن که سوزِ نهانیست بر دلم
رنجورِ غربتم و چه دلگیر گشته ام
از ناله های طفلِ یتیمِ دیار خویش
در رنج و غم اسیرم و زنجیرگشته ام
هرچند که برف پیری ببارید بر سرم
چون نوجوانِ خسته ای تعبیر گشته ام
امروز به عصر حاضر نسل بشر نگر
از مُنجلاب ِ حادثه ها تیر گشته ام
جمعی بنام دین خدا ظُلم می کنند
زین خاینانِ بی سر وپا سیر گشته ام
حرف دلم به داد و فغان سر می دهم
دلگیر نیم اگر چه که تکفیر گشته ام
من زاده ی اصالت یک پاک دامنم
مادر بنام عشق تو تصویر گشته ام
ظلمی که می شود به مقام ولای زن
با زن ستیز مخالف و تنویر گشته ام
من از هجومِ ظلمتِ آنان به حیرتم
از جان و دل مقابلِ تکدیر گشته ام
من از مقام حضرتِ کرزی ملولم و
از شور و شرِ معامله تبخیر گشته ام
دنیا دگر به گوشه ای جایم نمی دهد
من دشمنِ خیانت و تزویر گشته ام
شرمت هزار گویم و نفرین هزار چند
هرگاه«بشیر» به حیله ای تسخیرگشته ام
قیوم بشیر هروی
دیدگاه بگذارید