صواب ستم
صواب ستم
صالحه وهاب واصل
هالند
۹ – ۱ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر چهارشنبه ۲۴ حوت ۱۳۹۰ – ۱۴ مارچ ۲۰۱۲
تا نگه بر آب انداخت شعله ور گردید آب
تا لبش بنشست بر جام سوخت در آتش شراب
پای بر قلب گدایان جمالش ماند و رفت
یک به یک دلها به پایش بیخود و مست وخراب
ماه از دامان شب مغرور آمد تا اُفُق
سایهءشمع رخش بُرد آن شبابِ ماهتاب
بلبل و زاغ و زغن هر صبح می کردند ثنا
در حضورش هرزبانی ماند مات و بی جواب
هر طرف آواز های نغمه می آید بگوش
تا سر انگشتش نوازش میکند تارِ رباب
میزند آتش به جانم غصه هایش از جفا
هر ستم از جور او بر جان من باشد صواب
«واهبا» عیبم مکن گر نیستم از خود خبر
کز کفم عشقش ربوده هرتوان وصبر و تاب
صالحه وهاب واصل
دیدگاه بگذارید