۲۴ ساعت

06 آوریل
۱ دیدگاه

دامن خورشید

تاریخ نشر  یکشنبه ششم  اپریل ۲۰۱۴ هالند

محترم رسول پویان

محترم رسول پویان

دامن خورشید

رسول پویان

*****

نه سوز آهن داغم نه سنگ خارایم

به سـان چـشمۀ آب خنک گـوارایم

گـزیـده ام رۀ راست پـاکبازان را

نـگاه آیـیـنــه ام از ریــا مـبـرّایــم

نهان نیم به دل ابرهای رنگارنگ

بـه مثل دامن خورشـید آشـکارایم

فقیر عـشـقم و اما بـه همت عـالی

هـزار مرتـبه بـالا زطاق کسرایم

بغیرعشق و صفا و محبت خالص

نمی کنم طلب از دوسـتان همرایم

بچینم ازدل تان دانه دانه غمها را

به آب دیـده و سـرپنجگان کارایم

بجز نشاط غزل فطرت هنرهرگز

نـیـابـی در چـمـن دفـتـر دلارایــم

چونان میرمم ازوحشت دل آزاری

که گویی همسفر آهوگان صحرایم

گزیده ام که نگویم بجزسلام عشق

اگـر امـان دهـد یـار مجلـس آرایم

مکن گریزکه چرخ زمان میگذرد

دمی که بـاز بیایی نه بینی یارایم

رسول پویان

 

یک پاسخ به “دامن خورشید”

  1. admin گفت:

    پویان عزیز ، بازهم از سروده زیبایت تشکر . موفق باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما