شکفتن اعماق
تاریخ نشر سه شنبه ۸ اپریل ۲۰۱۴ هالند
شکفتن اعماق
شهلا لطیفی
وقتی با تو هستم اعماقم می شکفند
اطاقم رو به خلیج رو میآورد
پنجره هایش چون کبوتران سپید شعاع نور را در من میریزند
با منقارهای نفیس زرورقی
شیشهء پنجره کشتی تن من میشود به روی دریا
دریای گشاده به اقیانوسی از بیخودی
بیخودی از من
از دشواریها
دردها
کاستیها
و بیخودی از خودم در تو و در آن دریا
که هر دو آرام میگیرم با یک تنی
به زیر حریر آن آفتاب بی همتا
شهلا لطیفی
درود به خواهر گرامی ام شهلا جان لطیفی ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و عالیست . موفق باشید. مهدی بشیر
جناب بشیر- دوست فرزانه و باعاطفه، سپاسگزاری شما هستم. با مهر.
بسیار عالی خانم شهلا
راشد گرامی،خرسندم بسلامت اید دوست- ممنونم از شما.
شهلای گرامی
سروده زیبا ودلنشین است.
همیشه صحتمند وموفق باشی.