مصاحبه با خانم دارو نویسنده چیره دست
تاریخ نشر شنبه ۱۲ اپریل ۲۰۱۴ هالند
خواندن هر کتاب بدون داشتن سواد نا ممکن است ؛ مگر نوشتن کتاب با داشتن سواد و بینش مشکل تر از آنست که خواننده تصور میکند .
برای اینکه از مشکلات نگارشی یک نویسنده آگاه شویم ، آنهم یک خانم نویسنده افغان ( ماریا جان دارو) در زنده گی مها جرت ؛ من چاپ دو اثر تازه این نویسنده را که اخیرا اقبال چاپ حاصل نموده ؛ بهانه قرار داده و با ایشان گفتشنودی تر تیب نموده ام که شما عزیزان را به خوانش این مصاحبه فرا میخوانم :
۱ – پرسش : کدام اصول باید در نگارش یک کتاب مد نظر گرفته شود؟
پاسخ : نو یسنده گی یک علم خیلی بزرگ و کار بس دشوار است و ابعاد مختلف دارد باید آنرا از چندین جهت به برسی گر فت ؛ برای یک نویسنده مطا لعه عمیق آثار بززگان ؛ دانستن لغات فراوان ادبی و اصلاحی و صورت بکاربرد آن در جاه و مکان منا سب ؛ فهم سیاسی ؛ اجتماعی و فر هنگی .
اصول و یا شیوه نگارش هر نویسنده نظر به فهم و و اندو خته خود علاقه مندی شخص خویشرا پیدا میکند که در تولید کدام نوع آثار مو فق است ؛ زیرا استعداد و علاثق شخص نویسنده در نگارش تاثیر گذار است.
در نگارش یک کتاب ضلع اول مثلث را که تهداب نگارش میباشد باید خیلی وسیع و محکم بنا نماییم .
در ارتقاء ضلع دوم تلاش نویسنده و خواننده کتاب اندک کیچ کننده است زیرا نویسنده نمیتواند بدون ار تباطات و در نظر گر فتن مسایل اجتماعی ؛ خانواده گی و تاثیر مسایل سیاسی که خواهی نخواهی بر زنده گی مردم تا ثیر دارد بتواند بگامی به پیش بگذارد .
بقول ارسطو ارتقاع ضلع دوم مثلث گره و کور گره ها در متن داستان انداخته شود و متن کتاب داخل با موج احساسات پیش برود . یعنی از الف تا با نویسنده میتواند خواننده حود را با تو لید گره ها و کور گره ها و یا با تو لید حا دثه برای خواننده بیشتر جز ئیات کتاب را آماده سازد از ختم نقظه (با)
نتیجه گیری آغاز میگردد و بطرف تکمیل شدن پیش میرود و ضلع سوم آغاز میشود و طرف تکمیل شدن مثلث حر کت میکند و تا رسیدن به نقطه ( سی) نتایج زحمات نو یسنده با عث تو لید یک تصویر از متن کتاب خواهد بود و نقطه وصل ضلع سوم مثلث هما نا رسیدن به پایه گذاری و یا تهداب و یا خط زیرین کتاب است که هر سه ضلع را با هم وصل میکند ؛ اصول نویسنده گی فهم ؛ زمان ؛ مکان و استعمال جمیلات برای تشریح کر کتر های کتاب میباشد ؛ باید زمان ؛ مکان و علت حادثه و زبان نوشتاری مراعات گردد.
اما به خاطر داشته با شیم که در نگارش هر کتاب شیوه های نگارشی از هم تا حدودی متفاوت است ؛ نو یسنده واقعی باید در نخستین مر حله تهداب گذاری مواد حام متن را بفهمد و هر تجر به فردی ؛ اجتماعی و سیاسی در خلق یک حادثه از مفهوم و معنای بر حور دار باشد و خواننده نیز به دو عنصر اساسی (( هوش و حا فظه)) نیاز دارد که هدف را درک نماید و با کنجکاوی در عمق متن فرو برود .
مشکل ترین اصول نویسنده گی در تو لید آثار فلسفی است که این نوع نگارش از خلاقیت خیلی عالی علوم متداوله و مختلف و فهم وسعی از بحر علوم است که هر کس نویسنده فلاسفه شده نمیتواند و آثار فلسفی هر گاه با همان دقت لازم از نگارش بدر آید برای نسلهای بعدی قرون متمادی قابل استفاده و تطبیق میباشد.
در تو لید آثار تاریخی ,نویسنده دست باز ندارد زیرا تاریخ نویس نمیتواند بدون در نظر داشت حوادث تاریخ که زمان و مکان آن تعین شده است تصرف نماید و بطرف هد ف نهایی حر کت نماید . چونکه حادثه واقع شده و اشخاص و یا کر کتر ها مشخص اند و مکان حادثه درج اسناد میباشد ؛ وظیفه نویسنده انتظام جملات در ارتباط حوادث میباشد و میتواند شیوه نگارش دلجسپ داشته باشد تا خواننده با خواندن جملات زیبای تاریخ خشوک و یا حا دثه دلخراش را مطالعه نمایدکه درین راستا اثر بزرگ ( جنگ و صلح) لئون تلستوی را باید نامبرد که چقدر زیبا نوشته است هر گاه جنگ و صلح را ده بار مطالعه بدایم هنوز هم علاقه مندی بیشتر میگردد و در رشته تاریخ نویسی جای دارد از نو یسنده شهیر کشور شاد روان غلام محمد غبار نیز نام ببریم و بدان افتخار کنیم.
۲- پرسش: هر نویسنده با قریه ء که دارد و با استفاده از بینش و پژوهش همه جانبه اش اثر خود را به رشته تحریر میاورد ؛ آیا در نگارش یک کتاب مانند شعرا الهام رول دارد یا نه ؟
بلی .. قسمیکه در جواب سوال اول شما تشریح گردید که در بخش نگارش تاریخی و فلسفی نویسنده دست باز ندارد اما در تو لید ادبی هنری و فر هنگی در تولید یک اثر رونتیک نویسنده میتواند الهامش را از اجتماع بگیرد و با افکار مدبرانه ذهنی خویش در تولید اثرش اقدام نماید . درین نوع نگارش نویسنده همان زمان ؛ مکان و زبان که قبلا روی آن مکث نمودیم میتواند تغییر بدهد ؛ انتخاب کر کتر ها .. ار تباط کر کتر ها در جا معه ؛ سیاست ؛ فر هنگ و ادبیات و حتی نوع حر کات آنها را بخواست خود تشریح مینماید . در تولید آثار ادبیات رومانتیک ؛ استعداد نویسنده در استعمال کلمات نقش خیلی عمده دارد زیرا اثر رومانتیک از حا لاتی گونا گون بحث میکند صحنه های تراژیدی صحنه های نور مال زنده گی خانواده گی تاثیر اندیشه های فر هنگی مردم محیط و بسیار چیز های دیگر که در نظر معمولی میاید اما متن را دلچسب میسازد.درین نوع نگارش لحن نویسی نیز نقش خیلی عمده در معر فی کر کتر ها ی کتاب دارد . ما باید به عینیت نزدیک با شیم زیرا در بر خورد های زنده گی شخصی بسیار ادبی سخن نمیگوییم ؛ استعمال ادبیات قوی در زنده گی روزمره خود یک نوع گریز از واقعیت هاست.اما باید در استعمال لغت و لو که دشنام هم باشد جای و مکان را شدیدا در نظر داشته باشیم. میتوان گفت که نوع لحن عمومی نویسنده تکیه بر روی سبک عمو می قصه و جهان بینی او در کلام نوشتاری است و دیگر لحن تکتک شخصیت های کتاب است که رابطه آنها با متن عمومی قصه و سایر شخصیت ها و کر کتر های کتاب پیدا میشود جون زبان وسیلهء بیان ؛ احساسات و ارائه جهره شخصیت هاست.پس زبان هر شخصیت کتاب سمبول محتوا ی ذ هنی و سوابق زنده گی اوست باید مطابق کر کتر او بیان گردد. نویسنده با استعمال لحن برای ابعاد مکان و زمان و تشخیص کر کتر علت می افزاید اما یک چیز را نباید فراموش کرد که شخصیت های خیلی مودب هم برای اظهار احساسات درونی شان در یک مقطع معین زمانی از لحن های مختلف ( زشت و یا استعمال کلمات پیش پا افتاده) که شایسته کر کتر اصلی او نیست کار میگیرد . درین راستا نگارش جناب محترم داکتر اکرم عثمان در جمع نویسنده گان فارسی زبان چه در کشور ما و یا ایران و تا جکستان خیلی عالیست که ادبیات عا میانه و لحن را خیلی دقیق در مکان و زمان لازم استعمال مینماید مثلا کنده ؛ شا توت ؛ لکندر ؛ تخته در ؛ نصوار پاک و امثال دیگر.
۳- پرسش: سبکی را که در نوشتن بکار میبرید کدام است و با کدام سبک نگارشی علاقه دارید؟
پاسخ : هر گاه از علاقه شخصی خود بگویم من به سبک داستان نویسی و یا قصه نویسی رومان خیلی علاقه دارم اما بعضی وقت روی مسایل تاریخی نیز کار میکنم زیرا کتاب اول را بنام ( آوای ماندگار زنان) نوشتم که به ذات خود یک تاریخی فر هنگی میباشد و از کار و پیکار بانوان محبوب کشور در بخش هنر و فر هنگ آراسته شده است در آرایش و پیرایش آن سهم من کمتر بوده زیرا عملکرد فر هنگی در زمان و مکان لازم انجام شده بود فقط بخاطر زنده ماندن کار نامه های با نوان گرانقدر آنرا در کتاب جمع آوری کردم و یا دو کتاب اخیر م نیز یک تاریخ است که حوادث و کر کتر ها وجود داشته اند و اعمال فر هنگی و ادبی و هنری شان که قبلا انجام گردیده بود جمع بندی و درج کتاب گردیده است اما در واقع رومان را خیلی دوست دارم .
۴- پرسش : به نظر شما مشکل یک نویسنده مهاجر و دور از وطن در کدام ساحات است ؛ آیا دلیل اش تنها مهاجرت و دوری از وطن است؟
پاسخ : مشکل یک نویسنده در داخل و مهاجرت ؛ زبان افهام و تفهیم است ؛ بسیار خواننده گان در طی سه دهه جنگ خیلی حساس شده اند و واقعیت ها را کمتر می پذیرند و میخواهند نویسنده قسمی بنویسد که باید یک طرف را خوش نگهدارد درین صورت اگر نویسنده چنان نماید ؛ از واقعیت نویسی فرار کرده است . یا یک تعداد از نویسنده گان این وظیفه شریفانه را به تجارت میکشانند و بیشتر در باره عقده های سیاسی و یا شخصی مینویسند.
مشکل دوم دسترسی به اسناد مو ثق است که در هجرت کمتر میسر میگردد .
۵-پرسش: طبق معمول در وطن ما از گذشته ها تا کنون آثار نویسنده گان و شعرا از طرف ارگان های دولتی اقبال چاپ می یا فت . تمویل آثار چاپ شده شما از کدام مر جع صورت گرفته است؟
پاسخ : اگر به گذشته تو جه کنیم در آن زمان مطبعه آزاد در کشور نداشتیم و روی همین دلیل یک تعداد نویسنده گان اجریی و محا فظه کار آثار شان به طبع می رسید و بسیار از افراد شایسته وطن که استعداد نویسنده گی داشتند آثار شان طبع نمیشد و یا در مطبعه دولتی تحت شرایط دشوار و سانسور های شدید آثار شان قرار میگرفتکه در اثر سانسور ها جان مطلب از کتاب حذف میگردید. مثالی خوبی میتوانیم از افغانستان در مسیر تاریخ اثر گران قیمت شاد روان غبار میباشد درین صورت نویسنده باید خیلی محافظه کار میبود و به نفع دستگاه حاکم مینوشت . که شما میتوانید در کتاب جهره های جاودان در زنده گینامه محترم جلال نورانی به جمله من یقین پیدا کنید که محترم نورانی شیوه سانسور در انتشارات دولتی را خیلی زیبا تشریح کرده است. در شرایط فعلی هم کانونها و و انجمن های در داخل و خارج از کشور وجود دارد که در انتشار آثار تولیدی کمک مینمایند.این انجمن ها نیز خواسته ها و خواهشات خویشرا مد نظر میگیرند. یک نویسنده آزاد نمیتواند که واقعیت ها را بخاطر تمویل مادی کتمان نماید. ما مثال های خوبی در انتشار آثار نویسنده گان در داخل و خارج کشور داریم.
کتاب های بنده با مصارف شخصی خودم انتشار پیدا کرده است و از همین جهت دچار مشکلات بودجوی هستم.
۶- پرسش: بعد از فرو پاشی دولت پو شالی طالبان یک تعداد زیادی از تلویزیون های شخصی پا به عرصه وجود گذاشتند که در نشرات آنها تعدادی زیادی هنر پیشه گان جدید عرض اندام نمودند آیا شما ازین هنر مندان جدید هم در کتاب تان یاد اور شده اید؟
پاسخ: بلی ! زیرا هنر و فر هنگ تداوم زنده گیست هر گاه این پروسه متوقف گردد انسان از حر کت باز میماند در تاریکی هیچکس قادر به نگارش نیست . زیرا نگارش خودش روشنگریست پس روشنی با تاریکی همیشه در تضاد است . من بکار تمام هنر مندان پیشین و فعلی ارج میگذارم اما متاسفانه که یک تعداد …. مشکلات خود را دارند و حاضر نمیشوند از کار های شان تذکر داده شود و یکمقدار هم دست من کو تاهی میکند که به دامن هنر مندان دور دست برسد.در هر حال شما در کتاب هنر مندان تاریخ ساز تیاتر … در بخش سینما زنده گینامه خانم جوانی بنام رویا سادات را مطالعه مینماید. زیرا آن خانم بدون بدون کمک اقتصادی هیچ مر جع بخاطر رنج زنان کشورش تصمیم گر فت تا جهره واقعی زنان و پرابلم های عینی جا معه رادر فلیم در معرض تماشا ی مردم قرار بدهد مانند سر یال راز های این خانه .. این نوع اقدام خالصانه و صا دقانه که گوش و چشم مردم را در برابر بیعدالتی باز میکند مانند گذشته خالی از خطر نیست که به شهامت این خانم جوان و با احساس وطن آفرین میگویم و یک تعداد گوینده گان هنر پیشه های فیلم و آواز خوانان که در کشور مصروف بحش های هنری و فر هنگی استند برای شان سر احترام خم میدارم.
۷- پرسش: اگر از آثار چاپی تان کمی معلومات بدهید که تا کنون چند اثر تان به کدام عناوین اقبال چاپ را کسب کرده است؟
پاسخ: در سال ۲۰۰۸ او لین کتابم بنام آوای ماند گار زنان در ۲۵۰ صفحه و در سال ۲۰۰۹ کتاب رومان بنام ( پا بر هنه باز گشت) در ۳۶۶ صفحه و در جنوری سال ۲۰۱۴ دو کتاب بنام های ( جهره های جاودان ) و هنر مندان تاریخ ساز تیاتر در ۴۰۱۱ صفحه در کا نادا با مصرف شخصی ام به طبع رسیده است.
۸- پرسش: آیا در زبان های خارجی آثار تان تر جمه شده یا تنها به زبان فارسی دری است ؟
پاسخ: نخیر همه انها به زبان فارسی دری است.
۹-پرسش: دو اثر تازه تان که تازه اقبال چاپ را کمایی کرده است ( جهره های جاودان و هنر مندان تاریخ سازتیاتر ) هدف عمده تان از نگارش این دو اثر جه بوده ؟
پاسخ: جواب این سوال باید خیلی طویل ارایه شود اما صرفا اهداف خود را در سه نقطه متمرکز میسازم. سه دهه جنگ که آثار فر هنگی وطن ما بشمول موزیم ها تلف گردید .سا نسور های شدید حکومات قبل از جنگ در عدم شناسایی و معر فی آثار هنر مندان و دانشمندان مطبو عاتی که بسیار آنها در میان ما نیستند و آثار شان طور شاید و باید معر فی نگردیده و حتی کمتر بدسترس قرار دارد.
سوم معر فی فر هنگ ما از رسانه های غربی که هر کدام بشکلی ابزار یاسی بخاطر رسیدن به اهداف خود شان فر هنگ وا لای ما را با جهره طو فان زده جنگ معر فی مینماید و فر هنگ و ادبیات و هنر های گذ شته ما بباد فراموشی قرار میگیرد. فکر کردم که تا هنوز دیر نشده و یکتعداد از دانشمندان و هنر مندان ما الحمد الله حیات دارند باید کار نامه های شان از شکل افسانه و قصه های آفاقی در یک کتاب شود تا آینده گان آنها را بشناشند. بخصوص در قسمت تیاتر بجز چند دانشمند که در باره تیاتر نوشته کرده اند معلو مات بیشتر نداشتیم زیرا در زمان های قبل از سه دهه جنگ در برابر تیاتر و هنر آفرینی تیاتر از طرف حکو مات شدیدا سانسور وجود داشت و کار نامه های افتخار آفرین شان با سنگ تعصب در جا معه کوفته میشد. در حا لیکه دانشمندان از طریق نگارش نمایشنامه های خیلی عالی هنر مندان تیاتر را به جامعه معر فی کردند و هنر مندان به زبان عا میانه به شکل کمیدی و یا تراژیدی تمثیل میکردند و میخنداندن و و به گریه وا میداشتند گوش و چشم مردم را در برابر بی عدالتی باز میساختند … و تراجم از متر جمین گرانقدر خیلی برای بیداری مردم کمک مینمود مانند او پدرم نیست …. شام زنده گی گرسنه گان ؛ مرد دهاتی و بسیاری دیگر جامعه ما را بطرف روشنایی کشانید … و دوستان تا اکنون قدرت تمثیل و یا هنر نمایی ممثلین را به نیکو یی یاد مینمایند . این حماسه ها بلاخره از حاطره میروند . روی روی همین دلیل اقدام به نو شتن این دو کتاب کردم … در اصل یک کتاب خیلی محجم بود که یک هزارو سه صد صفحه را در بر داشت و با نظریات نیک دوستان که کتاب را قبل از چاپ بازنگری کردند آن را به سه کتاب تحت عناوین مختلف تقسیم کردم که دو کتاب آن بنام های ( جهره های جاودان و هنر مندان تاریخ ساز تیاتر) طبع گردید و کتاب سوم آن در جمع کتاب های رومان دیگرم نسبت ضعف اقتصادی منتظر چاپ است.
۱۰- پرسش: آیا گاهی در حین نگارش کتاب با خبری از حوادث دلخراش وطن مواجه شده اید و این خبر دلخراش در اثر تحت نگارش تان تاثیر گذار بوده؟
پاسخ: بلی .. شما میدانید که شاعر ؛ نویسنده و نقاش همراه احساس خود دست به سرودن و یا نوشتن میزند هر گاه در هنگام نوشتن خبر تراژید برسد حواس نویسنده دگر گون میشود هر گاه نوشته تراژیدی زیر کار داشته باشد احساساتش بیشتر تحریک میشود . خواهی نخواهی در نوشته هایش انعکاس پیدا میکند .
۱۱- پر سش: گاه شده که خود سانسوری را بکار برده باشید و دارای کدام عوامل بوده؟
پاسخ: خود سانسوری از جه نقطه نظر .. اگر از نقطه نظر حکو متی باشد نخیر زیرا من به نفع هیچ حکومت و یا ار گانهای بر اقتدار سیاسی نمی نویسم . اما از نظر عئاطف انسانی بلی … همیشه کوشش کرده ام که واقعیت های تلخ را با جملات قابل پذیرش نوشته کنم …ژست نوشتن از کیفیت متن میکاهد و احساس انسان را خدشه دار مینماید.
۱۲- پرسش: فصول جار گانه سال میتواند در آثار تان تاثیر گذار باشد یا نگارش تان در همه سال به یک پیمانه است؟
پاسخ: بلی در فصل خزان خیلی متاثر میباشم از ریختن برگهای پائیز رنگم پا ئیزی میشود . اما در فصل بهار چون زنده شدن طبیعت است من هم شاد میباشم.
۱۳- پرسش: برای یک نویسنده فهم سیاسی و جهان بینی تا کدام حدود لازم است و یا بدون این دو نویسنده میتواند چیرهخ دست شود؟
پاسخ: در قدم اول یک نویسنده باید احساس داشته باشد در قدم دوم فهم سیاسی و جهان بینی و استعداد برای تو لید یک اثر لازم است چرا که حالا جهان به یک دهکده کو چک مبدل شده از حوادث زود تر خبر میشویم .. یعنی حالا سیاست تنها متعلق به خاندان پادشاهی و یا ار گان خود کامه های سیاسی نیست که مخفیانه در هر مورد تصمیم بگیرند . هر گاه یک نویسنده فهم سیاسی نداشته باشد نمیتواند به بازی های سیاسی انگشت گذارد و واقعیت را بنویسد و هر گاه یک نفر خود را نویسنده میداند او دیگر متعلق به جهان امروز است باید جهان بینی علمی داشته باشد . زیرا جهان امروز بهترین مر جع الهام برای شاعر و نویسنده میباشد .. در دستور نویسنده گی میگویند : الهام از اتفاق حادثه گر فته میشود .. باید از حوادث با خبر باشد.
۱۴-پرسش: به نویسنده گان معاصر کشور به کدام شان علایق وافر دارید با وجودیکه میدانم به همه احترام دارید و همه را نویسنده گان خوب می پندارید؟
پاسخ: اصلا من این صلاحیت را بخود نمیدهم که در باره قلم بدستان کلمه خوب و خراب را اظهار نمایم زیرا خودم تا هنوز نویسنده نیستم در تلاش استم که کتاب های بدرد بخور بنویسم و مردمم نوشته های مرا بپذیرد و از طرف دیگر نمیتوانم تمام نویسنده گان را یکسان دوست داشته باشم احساس نویسنده در خلقت آثارش مردم را بخود جذب میدارد. در بخش ادبیات عامه از داکتر اکرم عثمان ؛ در رمان از خالد حسینی در بخش تاریخ نویسی از داکتر صبور الله سیاه سنگ و رازق ما مون را دوست دارم . و بواقعیت همه نویسنده گان قابل دوست داشتن و احترام اند و هر نوشته از هر نویسنده که باشد یکبار مروز ضروریست زیرا آنها اوقات خوش خویش را صرف نوشتن میکنند تا چیزی برای مطالعه بدست ما قرار دهند … هر نویسنده خواننده خود را دارد طرز دید و قضاوت خواننده نظر به بر داشت سلیقه وی خودش میباشد …. شاید یک نفر داستان را دوست داشته باشد و شاید هم فرد دیگر تاریخ را تر جیع بدهد.
۱۵- پرسش: برای کسانیکه میخواهند به نویسنده گی قلم بر دارند جه رهنمود دارید ؟
پاسخ: رهنمود من منحیث یک شخص نا توان و کو چک این خواهد بود: که برای آغاز نویسنده گی از داستان شروع کنند و طرح یمک اسکلیت داستان را در ذهن حویش بپرورانند و کر کتر های داستان را انتخاب نمایند و هر کر کتر برالی وظیفه مشخصی در داستان انتخاب میشود . ولو که حضور آن خیلی در داستان کو چک باشد برای بسته بندی اسکلیت داستان مو ثر است.
دوم باید احساس و استعداد خود را آزمون بدارند که جه بهتر میتوانند بنویسند.
سوم کتاب های نویسنده گان پیشین را مطالعه نمایند و شیوه نوشتار کلاسیک مطالعه کرده با بیا موزند … در نوشت عجله نداشته باشند .. از احساسات تنگنظرانه و تعصب صرفنظر نمایند .. سیاه و سفید نزد شان مشخص باشد و تنها برای یک قشر محدود نوشته نکنند بلکه برای جهان بیاندیشند و بنویسند مانند بینوایان اثر ویکتور هو گو … جنگ و صلح اثر لئون تالستوی ؛ افغانستان در مسیر تاریخ اثرشاد روان غبار ؛ بر باد رفته اثر مار گیرت میچل ؛ مادر اثر گورکی و صد ها اثر نویسنده گان جهانی و وطنی که نام بردن آن در چند سطر نمیگنجد … زمانیکه مطالعات را انجام دادند حود بخود احساس در برابر یک شیوه نویسنده گی برای شان دست میدهد …در نوشتن کتاب از کوتاه نویسی جلو گیری نمایند اگر ضروت بود کو تاه نویسی و یا خلص نویسی هم خود یک علم است اگر بدانیم چطور از آن استفاده نماییم .. اما نه اینکه قصه را تا تمام رها نماییم زیرا در شرایط امروزی کوتاه نویسی کا ملا ما هیت اصلی خود را از دست داده است من بسیار از مقا لات را در سایت ها و جراید و مجلات میخوانم که نویسنده دلتنگ شده قصه را نا تکمیل رها نموده است نا گفته نباید گذاشت که بنده خود را مدیون داکتر صبور الله سیاه سنگ میدانم که شیوه کو تاه و یا خلص نویسی را برایم تشریح کرده است و از وی امو ختم.
در مورد ابلاغ خبر ژور نالیستک کو تاه نو یسی مفهوم دیگری دارد باید کو تاه و سریع جان مطلب را بنویسد که خبر زود تر ابلاغ گردد.
۱۶- پرسش : در فر جام از زنده گی شخصی تان حکایت نمایید که جه تفاوت بین زنده گی یک نویسنده با دیگر افراد جامعه دارد؟
پاسخ: در زنده گی شخصی خود ساده و بدون تجمل استم من هم مانند همه مردم دارای فامیل الحمد الله جهار فرزند دارم . مگر زنده گی من تنها متعلق بفر زندانم نیست زیرا من بیشتر وقت خود را برای مردمم صرف میکنم خود را متعلق به مردمم میدانم وقتیکه مینویسم تمام مردمم در ذهنم مجسم میشود میخواهم برای تمام آنها بنویسم و بخصوص برای زنان و جوانان آینده ساز وطنم و در اخیر برای مردمم میگویم شما جهار کتاب طبع شده بنده را بخوانید میدانید که من متعلق به یک گروپ محدود و کو جک نیستم تمام مردم افغانستان و مردم دنیا را دوست و احترام میدارم زیرا من انسانم و به جهان انسانیت تعلق دارم .
خانم ماریا جان دارو؛ سپاسمندم ازینکه با وجود مصروفیت های متعدد حاضر به صحبت و پاسخ به سوالاتم شدید موفقیت های مزیدی برای تان با عافیت کامل استدعا میدارم و نا گفته نماند که مصاحبه تان کمتر از یک رومان نیست …..
جناب ظفر از شما سپاس مینمایم که وقت گرانبهای تانرا درین گفت و شنود در اختیارم قرار دادید ایکاش مانند شما شاعر میبودم تا با یک سروده ناب از شما تشکر مینمودم.
نذیر ظفر
جناب طفر عزیز ،مصاحبه زیبا و عالیست. سوالم از خانم دارو عزیز است و در معرفی کتاب هم نوشته بودم مثلیکه مطالعه نکردند و حالا باز هم از ایشان میخواهم که کتابخانه ۲۴ ساعت را فراموش نکنند . موفقیت هردوی تان را آرزو میکنم. مهدی بشیر
ضمن آرزوی مؤفقیت مزید محترمه خانم دارو از جناب نذیر جان ظفر شاعر توانای وطن اظهار سپاس و امتنان می نمایم. باعرض حرمت
قیوم بشیر
مهدی بزرگوار با عرض ادب و تمنای عافیت و سر فرازی بیشتر تان من هم به خانم دارو گفتم فقط ادرس تانرا برایش ارسال دارید موفق باشید
شاعر شیوا بیان و برادر و دوست همدل و همزبان قیوم جان بشیر در حفظ خدا باشید و الهامات گرم داشته باشید و همیشه سر فراز و با عافیت باشید ممنون حضور و دید پر عواطف تا نم