نجات بحران اقتصاد افغانستان با ذخایرآبی آن
نجات بحران اقتصاد افغانستان با ذخایرآبی آن
نویسنده ایمل نقشبندی
تاریخ نشر دوشنبه ۱۱ ثور ۱۳۹۱ – ۳۰ اپریل ۲۰۱۲
آب وطن عزیز ما افغانستان اهمیت ویژۀ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اقلیمی را دارا میباشد. به اساس سرویهای مختلف که طی سالیان اخیر اجرا شده، مقدار آبهای سالانۀ افغانستان پنجا وهفت ملیارد مترمکعب است ولی صرف ۲۰ الی ۲۵ فیصد آن در بخش زراعت به مصرف میرسد و متباقی ۷۵ فیصد این آبها بدون استفاده از افغانستان خارج و به سرسبزی، شگوفائی و پیشرفت اقتصادی کشورهای همسایه کمک میکند. مقدار ذخایر آبها بصورت تخمین است که در بعضی مصاحبه ها مقدار آبها را هفتاد وپنیج ملیارد مترمکعب نیز تذکرداده اند و در تحقیقات اخیر مقدارکلی ذخایر پنجا وهفت ملیارد مترمکعب ذکرشده است.
قیمت آب در ساحۀ بین المللی فی متر مکعب یک ونیم الی دو دالر تعین شده است، بطور مثال ایران توسط لوله های بزرگ آب خود را برای کشور کویت به همین قیمت بفروش میرساند. ولی آب هلمند که ارزش آن ملیاردها دالر است به ایران بطور مجانی تقدیم میشود. اگر ما قادر به این باشیم که از کشورهای همسایه به قیمت فی مترمکعب آب یک دالر درخواست کنیم سالانه میتوانیم که از بخش صادرات آب به کشورهای همسایه به مبلغ پنجاه ملیارد دالرعاید داشته باشیم، پنجاه ملیارد دالر یک سرمایۀ بیکران، دارائی طبیعی وثروت ملی کشور است که ارزش آن جمعاٌ نسبت به ذخایر گاز، نفت، مس وهرمعدن دیگر که در افغانستان تصورمیشود بلندتر است.
با داشتن چنین امکانات فراوان، افغانستان با مشکل بزرگ کمبود آب وانرژی روبرو است ونظر به شرایط وتغیر نامساعد اوضاع جوی درسرتاسر دنیا کشورها به قلت آب وخشکسالی های منطقوی وحتی قاروی روبرواند. افغانستان با وجود داشتن منابع سرشار آبی همه ساله با خشک سالی وقحطی مواد غذائی روبرو میشود اما مشکل عمدۀ کشور مدیریت وبهره بردارای اقتصادی آب در افغانستان است در اثرخشکسالی های پیهم و کمی ریزش برف وباران های موسومی از مقدار آب دریاها کاسته شده وحتی در آب دریای هلمند به اندازه سی فیصد تقلیل بعمل آمده است. ولی بازهم درافغانستان ذخایر عظیم آب موجود است.
وطن عزیز ما افغانستان دارای دشتهای وسیع و بزرگ در شمال وهمچنان در جنوب وجنوب غرب است که با کیفیت خوب، قابلیت زرع را دارا میباشد که متأسفانه نسبت نبود آب این دشتهای سربه فلک به صورت بائیر و براخ افتاده است با این همه آرزومندیم که بند کمال خان دریای هلمند که در ولسوالی چهار برجک ولایت نیمروز موقعت دارد، تکمیل شود که توسط آب هلمند دشتهای وسیع ولایت نیمروز تحت زرع قرار گرفته میشود و اگر مبالغه نشود احتیاجات مواد غذائی کشور را تنها ولایت نیمروز تکافو خواهد نمود و مزید برآن بند کمال خان در محلی موقعیت دارد که ازدیدگاهی توپوگرافی زمین برای احداث بند نهایت مساعد و مواد ساختمانی درنزدیکی این بند بصورت وافر وجود دارد و در پهلوی این بند دریای خشک است که آب اضافی هیرمند توسط این دریا به مسیر(گود زریع) که یک کاسۀ بزرگ طبیعی است هدایت ودر آنجا ذخیره میشود و ظرفیت ۳۳ ملیون متر مکعب را دارد. که سالانه ۳۳ هزار متر مکعب تبخیر میشود در صورت اعمار این بند در شرایط اقلیمی ومحیط زیست ولایت نیمروز که منطقۀ بائیر کشور است تاثیر زیاد دارد و بند کمال خان در زمان حکومت سردار محمد داود خان مرحوم به قیمت ۳۳ ملیون دالر توسط حکومت چکسلواکیا قرارداد گردید که متاسفانه جامۀ عمل نپوشید وعلاوتاٌ قرار احصائیه وزرات برق وآب، از بند کمال خان به مقدار کافی برق تولید میشود و به مقدار ۳۲ ملیون کیلو وات فی ساعت برق تولید خواهد نمود که ارزش برق تولید شده از این بندها به بیست ودو ملیارد دالر خواهد رسید که میتوان از این برق نیز به کشور پاکستان که گرسنه به انرژی است صادر کرد و از امکانات مالی آن بهره برد.
بند دیگرکه بالای دریای هریرود تحت ساختمان است به بند سلما مسمی است وکار اعمار بند سلما با کمک مالی حکومت هند وتوسط یک کمپنی هندی پنج سال قبل با بودیجۀ هفتاد ملیون دالر شروع شده بود بند مذکور ظرفیت ذخیرۀ بیش از پنجصد ملیون متر مکعب آب را دارد که از آن به منظور آبیاری زمینهای بائیر استفاده خواهد شد وبه اساس آمار وزارت انرژی افغانستان این بند توان آبیاری هفتادهزار هکتار زمین زراعی را دارد. و همچنان از این بند میتوان ۴۲ ملیون کیلو وات برق تولید نمود که قسمتی از کمبود برق در هرات که هم اکنون از کشورهای ترکمنستان وایران تامین میشود تکافع خواهد شد. بند سلما نیز در زمان حکومت داودخان به کمک هند تهداب گذاری شده بود اما جنگهای زمان کار احداث این بند را متوقف ساخت و بار دیگرتوسط هندی ها در سال ۲۰۰۵ شروع شده که بائیست تا حال تکمیل میشد ولی کمپنی هندی عقب افتادن کار را وضع خراب امنیتی اظهار داشته است. ناامنی ها دربخشهای از جنوب وغرب کشور کار باز سازی این دوبند مهم را به چالشها روبرو ساخته است.
استفادۀ مجانی پاکستان از آبهای کشور:
دریای کابل از جملۀ بزرگترین در یاهای افغانستان بوده که در قسمت دورونته با دیگر دریاها مانند دریای پنجشیر، علی شنگ، علینگار و کنر ملاقی شده و دریای با عظمت را میسازد که با سرعت بسوی خاک پاکستان در جریان است و در منطقۀ اتک با دریای سند یکجا شده و به سمت جنوب پاکستان روان میشود که سر زمینهای ملتان، علی پور وحیدر آباد را سیر آب وسرسبز میسازد. در شمال افغانستان دریای آمو وکوکچه موقعت دارد که همسایه های شمالی از آن بهرمند میشوند ولی خود افغانستان تا هنوز نتوانسته که از این آبهای بزرگ استفادۀ زراعتی و انرژیکی کند در حالیکه دشتهای وسیع شمال وشمال شرق کشور برای زراعت خیلی ها مساعد است ولی نسبت نبود آب، این دشت ها به این بزرگی بدون استفاده باقی مانده است.
افغانستان دومنبع مهم وبزرگ تولیدی را در اختیار دارد که به اقتصاد کشور رول نهایت مهم را بازی میکند یکی آبهای دریاها در شمال، شرق وجنوب غرب و دیگر زمینهای با کیفیت وکمیت خوب در مناطق شمال است که میتواند در اقتصاد این کشور جنگزده کمک بزرگی نموده وهم برای افراد بیکار شغل مناسب ایجاد نماید و از جانب دیگر این دشت های وسیع افغانستان است که کشور قحطی زده را در یک مدت کوتا ازنگاهی مواد غذائی خودکفا بسازد. تا حال نتنها از دریای آمو استفاده نشده بلکه در شهرهای حیرتان، کلدار، شورتیپه و قرقین در اثر آبخیزیهای سالانه بستر دریا تغیر کرده و چون درامتداد دریای آمو به جانب افغانستان استحکامات وجود ندارد هر سال زمینهای زیاد شمال کشور را بخاطر منافع کشور همسایه ازدست میدهیم.
تمام منابع آبی افغانستان متعلق به خود این سرزمین است وهیچ معاهدۀ بین المللی وجود ندارد که افغانستان را مکلف به آن ساخته باشد که احتیاجات آب کشورهای همسایه را بصورت مجانی تآمین کند وصرف درسال ۱۹۷۳ توافقنامۀ بین موسی شفیق صدراعظم وقت افغانستان و عباس هویدا صدراعظم ایران به امضا رسید که سالانه کشور ایران به مقدار ۸۵۰ ملیون متر مکعب آب هلمند را بطور مجانی بدون کدام موافقۀ جبران پولی به کشور ایران واگذار نماید اما امروز در اثر جنگهای سی ساله مقدار زیاد آبهای دریای هلمند، هیررود و مرغاب به ایران سرازیر شده واین کشور استفاده اعظمی را از آبهای افغانستان میکند. در ایران بند کوهک تعمیر و آبهای افغانستان در آن جمع میشود وهمچنان مقدار اضافی آب در گودالهای بزرگی که ایرانیها به آن چاه های نیمه نام گذاری کرده اند که درحقیقت کاسه های بزرگ طبیعی است که آبهای افغانستان به آنجا سرازیر وبعد توسط پمپ های بزرگ به مزارع رهنمائی میشود وهمچنان پاکستان از آبهای افغانستان استفادۀ اعظمی را برده و برای تولید گندم درساحۀ حیدرآباد، ملتان وعلی پور از آب افغانستان استفاده میکنند و این کشور خود درمقابل به قلت مواد غذائی دچاراست در چند سال گذشته افغانستان دراثر خشک سالی پیهم به کمبود مواد غذائی رو برو بود وبخصوص در ولایت اروزگان، بامیان ودایکندی اهالی مناطق مذکور به قحطی وگرسنگی دچار هستند و در سال روان نیز در اثر خشکسالی این مناطق را گرسنگی تهدید میکند و ملل متحد تقاضای کمک مواد غذائی را از جامعه بین المللی نمود و پاکستان در آن زمان یعنی دوسال قبل مشکلات زیادی را ایجاد کرد و تورید گندم را به افغانستان ممنوع نمود وکشور ما مجبور شد که به مقدار ۱۷۰ هزار تن آرد از روسیه وارد نماید حتی امروزهم که کشور ما به مضیقۀ مواد غذائی روبرو است و اتباع کشور را قحطی تهدید میکند ولی پاکستان برای آنکه افغانستان رابه تنگنای اقتصادی قرار دهد روشی را در مورد صادرات گندم به افغانستان اتخاذ خواهد نمود که تورید گند م را به افغانستان ممنوع اعلان نماید. پاکستان نتنها در مورد تورید گندمی که از آبهای مجانی کشور ما تولید میشود مشکلات ایجاد میکند بلکه ازمدت مدیدی است که راۀ ترانزیتی را به حیث یک وسیله موثر فشارسیاسی واقتصادی در مقابل افغانستان استفاده کرده و صد ها ملیون دالر اموال التجارۀ کشور را به بهانه های مختلف درگدام های پاکستان تحت نظارت قرار داده وخسارات هنگفتی رابرای تاجران افغان وارد نموده است وبا وجود انیکه در این نزدیکی افغانستان یک موافقۀ ترانزیتی جدید با کشور پاکستان امضا نموده ولی بازهم پاکستان بدفعات این موافقه نامه را نقض نموده است ولی درعوض اموال التجارۀ پاکستان داخل خاک افغانستان شده وبدون قید وشرط اموال پاکستانی توسط موترها از داخل کشورما عبور و به کشورهای شمال انتقال داده میشود. کشور ایران نیز طرزالعمل پاکستان را تعقیب نموده و برای اینکه افغانستان را تحت فشارهای اقتصادی قرارداده باشد این حکومت نیز در قهر زمستان نفت مال افغانستان را که از مارکیت کشورهای دیگر مانند عراق وترکمنستان تهیه شده بود و توسط موترهای افغان نظر به قرارداد ترانزیتی که افغانستان با ایران دارد این مواد نفتی بایستی از خاک ایران عبور و به افغانستان وارد میشد که متاسفانه ایران حمل نقل مواد نفتی را از خاک خود به افغانستان ممنوع نموده که دراثر آن هزارها موتر نفت افغانستان در سرحد ایران متوقف شد و کشور ما را به یک بحران انرژیکی و اقتصادی روبرو ساخت.
افغانستان نیز وسایل مؤثر ترانزیتی و اقتصادی را در اختیار دارد که در مخالفت با استراتیژیهای مخرب پاکستان و ایران استفاده نمائیم و آن عبارت از راه های ترانزیتی بسوی شمال وکنترول آب است که ضرورت به یک سلسله پالیسی، استراتیژی وبرنامه های مؤثر که میتوان برای دفع فشارهای اقتصادی پاکستان و ایران از آن استفاده نمود پالیسی آب مرتبط به مدیریت قوی وبرنامه ریزی طویل المدت بازسازی منابع آبی درکشور است. این کشور نظر به شرایط مساعد جیوفزیکی که دارد دارای کاسه های بزرگ طبیعی ویا وادی های پهن وعمیق است که اطراف آنرا کوها احاطه نموده به سهولت و با مصرف کم میتوان مسیر دریا ها را توسط کانالها به سمت این کاسه های طبیعی تغیر داد و بند های آب گردان خورد وبزرگ احداث کند و همچنان بندهای بزرگ آب درمسیر دریا ها که ضرورت به سرمایه گذاری های نسبتاٌ بزرگ دارد با حمایه وکمک جامعۀ بین المللی این پلان ها را عملی سازد. برای بازسازی بندهای کوچک، تمدید کانالها وانهار به مبلغ حدودأ ده ملیارد دالر نیاز است. حکومت افغانستان بائیست بازسازی بند وانهار را در اولویت کاری وروش های اقتصادی و سیاسی خود قرار داده با یک برنامۀ مشخص وقبلا تعین شده این پروژه ها را در نشست با کشور های جهان مطرح کند واز این کشورها تقاضای کمک بکند.
این ذخایر بزرگ آبی، اگر بطور اقتصادی استفاده شود کشور ما نتنها سرسبز بل به محیط زیست وشرایط اقلیمی کمک بزرگی خواهد نمود ومزید برآن به تعداد زیاد مردم بیکار در بخش زراعت جذب شده وبزودی افغانستان کشوری خواهد شد که محصولات زراعتی را به چهار گوشۀ جهان صادر خواهد نمود، ونظر به شرایط جیوفزیکی که سرزمین ما دارد بندهای بی شمار کوچک وبزرگ با سرمایه گذاری های خورد احداث شده وساحه بزرگ زمینهای بائیر ولامزروع کشور ما را که در حدود صدها ملیون جریب است آبیاری وهم به مقدار صدها هزارمیگاه وات برق که اساس صنعت را در یک کشور تشکیل میدهد تولید خواهد شد. امروز در افغانستان مشکل بزرگ نداشتن آب وانرژی است. شاید نزد خوانندگان سوالی خلق شود که ساختمان بندهای آبیاری به سرمایه گذاری هنگفت ضرورت دارد که افغانستان فاقد آن است وگذشته از آن احداث بندهای بزرگ آبیاری پروژه های طویل المدت است؟
بلی! این نظر در بعضی موارد حقیقت دارد مانند پروژه های بزرگ مانند سروبی، نغلو وغیره. ولی میتودها وطریقه های سادۀ آبرسانی و پروژه های زودرس اقتصادی وجود دارد که با سرمایۀ کم وبه یک دور قصیرالمدت درمناطق مختلف کشور به مرحلۀ اجرا گذاشته میشود، طوریکه در کشور چین نیز این نوع پروژه های خورد با سرمایۀ کم عملی شده و از آن بهرۀ خوب اقتصادی حاصل گردید و درافغانستان نیز در مرحله اول این نوع پروژه ها طرح وبرای عملی شدن آن بائیست اهالی منطقه دریک ولایت ویا ولسوالی مستقیما به این پروژه ها سهیم شوند. قبلا تذکرداده شد که با درنظرداشت شرایط و ساختمان جیوفیکی وتوپوگرافی، در افغانستان کاسه های بزرگ طبیعی ویا وادی های پهن وعمیق که اطراف آنرا کوهای بلند احاطه نموده زیاد است که به سهولت و مصرف کم میتوان مسیر دریاها را به سمت این کاسه های طبیعی تغیر داد و این نوع کاسه ها دربسیاری از ساحه های کشور و بخصوص در ساحۀ مرکزی وشمال شرقی به تعداد زیاد موجود است مثال برجستۀ آن آب ایستادۀ انجمن که عمق آن به چند صدمتر میرسد واهالی منطقه آنرا بنام حوض انجمن یاد میکنند که منبع وسر چشمۀ دریای کوکچه را میسازد و در بین ولایت پنجشیر وبدخشان قرار دارد، مثال دیگر آن بند امیر است که در حدود هفت بند را میسازد واگر دولت این پروژه های آبیاری وآب رسانی را روی دست میگیرد اهالی ولایات وولسوالی های مناطق متذکره دستگاۀ اداری کشور را به این نوع کاسه ها وموقعیتها رهنمائی خواهد نمود. مقدار آب ذخیره شده بعدا توسط کانال ها ویا جوی ها به مناطق وسرزمین های بائیر که فاقد آب اند رسانیده میشود. ودرحفر وتمدید این کانالها وجویها دولت بائیست از مهندسین وانجنیران داخل کشور که بدون شغل اند استفاده کند ومن یقین کامل دارم که مهندسین وانجنیران جوان ما از عهدۀ سروی زمینها وخط السیر کانالها وتمدید جویها به وجۀ احسن برآمده میتوانند بغرض آنکه دستگاۀ اداری کشور به این جوانها چانس داده و کار را به اهل آن بسپارد.
وضیعت اقتصادی فعلی در وطن عزیز ما افغانستان به شرایط وبحران اقتصادی ۱۹۲۹ در اروپا ویا بحران اقتصادی ۱۹۳۳ امریکا نهایت در تشابه است چون در اروپا هیتلر برای ازبین بردن بیکاری و فقر به تمدید اتوبانها واحداث کانالها اقدام نمود وتوانست که به تدریج بیکاری را محوه سازد و کشور آلمان را از بحران اقتصادی نجات دهد و هم به همین سیستم در امریکا که در سالهای متذکره به بحران بزرگ اقتصادی روبرو بود، رئیس جمهور وقت روزویلت مانند اروپا به تمدید جاده ها، احداث بندهای بزرگ آبیاری وساختمان پلهای بزرگ اقدام نمود وکشور شان را به تدریج از بحران اقتصادی نجات دادند و پروژه های که در زمان بحران اقتصادی تکمیل گردید امروز در رشد اقتصادی کشورهای متذکره سهم مهم و ارزندۀ دارد.
درافغانستان نیز حدود ۶۰ فیصد قوای کاری آن خانه نشین هستند، کتلۀ بزرگ این کارگران برای جستجوی کار درجاده های کابل سرازیر شده که این بیکاری مزمن، نارضایتی اجتماعی را به بار آورده که این خود در حقیقت مانند انبار باروتی است که دیر یا زود انفجار خواهد نمود. از جانب دیگر مهاجرین که طی سالیان جنگ به دیار مهاجرت به سرمیبردند بطور روز افزون به تعداد هزارها فامیل جبرأ از پاکستان وایران رانده شده وحکومت افغانستان هم پلان مشخص اجتماعی واقتصادی که عبارت از تهیۀ مسکن، ایجاد شغل، تاسیس مکاتب، شفاخانه وغیره امور اجتماعی است برای این مهاجرین ندارد، پس بهترین راهی حل طرح یک پلان اضطراری است که به تعداد زیاد این بیکارها را به پروژه های حفر کانالها وآوردن آبهای ذخیره شده به سرزمینهای بائیر مصروف ساخته وسرزمینهای وسیع را به منظور زراعت دراختیار قوای کاری که دراین پروژه ها مصروف میشوند برای مدت ده الی پانزده سال به قیمت نازل و به اقساط تادیوی بدسترس مهاجرین بیکار واگذار شود ودر پهلوی آن ادارات دولتی خدمات اجتماعی مانند آب آشامیدنی، مکاتب، کلینیک، مساجد وغیره موسسات کوچک که تقاضای ابتدائی این کارگران را مرفوع میسازد در طول این کانالها به فاصله معین تهیه نماید و به این ترتیب از یکسو از بیکارانی که در شهر کابل تمرکز یافته ویک اختناق اجتماعی و اداری را به بار آروده اند کاسته شده واز جانب دیگر در مسیر این پروژه های آبیاری مردم بیکار مسکون مصروف شده و به تدریج به مراکز کوچک وبزرگ اقتصادی تبدیل خواهند شد. وقت آن رسیده که دستگاۀ اداری وسیاسی افغانستان در مورد استفادۀ اعظمی آبهای کشور توجه عمیق نموده وپروژه های آبیاری وآبرسانی را بطور جدی در طرح پلانهای اقتصادی خویش قرار داده ومملکت را از کمبود مزمن مواد غذائی که دامنگیر این کشور فقیر شده رهانیده وهم دست تعرض پاکستان را که در جستجوی بهانه های مختلف به منظور ضعیف شدن موقف اقتصادی و سیاسی افغانستان است کوتا ه سازد.
ایمل نقشبندی
دیدگاه بگذارید