سیف الدین جان هم خوده نامزد کده!!!
تاریخ نشر سه شنبه سوم جون ۲۰۱۴ هالند
سیف الدین جان هم خوده نامزد کده!!!
قیوم بشیر
ملبورن – آسترالیا
سوم جون ۲۰۱۴
طنز
*******
بچه اودور سلام عالیک، باز فیل مرغه زیر بغل گرفته کجا روان هستی؟
دُرمحمد بچیم میرم خانه ماما حضرتم که هم یک احوال شه پرسان کنم و هم بریش بگویم که یک استخاره کنه ببینم که بچیم سیف الدین جان بخیر کامیاب میشه یا نه؟
چی میگی بچه اودور ، امتحان ها خو وقت تیر شده ، خی استخاره ره بری چه میگیری .
تو بخیالم که خبر نداری ؟
چی ره خبر ندارم؟
سیف الدین جان خوده ده ریاست بلدیه نامزد کده نی ، اینه ازی خاطر میرم که یک استخاره کنه .
خی تبریک باشه بچه اودور، خوب کد که خوده کاندید کده ، می فامی حقش هم اس . سبق نخانده ، خانده، ده بلدیه کار نکده ، کده. دمی دل مه بیخی روشن است که بخیر کامیاب میشه و کل مردم بریش رای میتن. مگم بچه اودور گوش کو گپ مه ره ، حیف ازی فیل مرغک نکده که او زبان بسته ره میتی بری ازو ماما حضرتیت که هیچ گپش تا بحالی راست نبرامده . چطو راست نبرامده ؟
اوغایتا که اننتخابات دگه بود خو یادت اس که ماما حضرتیم فال گرفت و گفت بری مه از سوی خدا جان گفته شده که حتمآ بری کرزی رای بتی که پاشا میشه.
اونمو وقت بود که کرزی پاشا شد نی.
او بچه اودور نکو نی ناق ناق ای فیل مرغه نتی بریش.
تو خو می فامی ده او زمان کل مردمه بازی داده بود، مگم حالی مردم ما نام خدا کل شان هوشیار شدن دگه چال مال سری شان نمی چله.
تو چی میگی؟
خو دلت دگه ، مه بریت گفتم بچه اودور که صبا نگویی که در محمد تو می فامیدی ، مگم مره نگفتی.
خی میگی هیچ پیشش نرم ؟
مره غرض نیس بچه اودور ، ده ای روزا کی تو کسی ره گفته میتانی که ایتو بکو ، اوتو نکو.
مه مقصد بریت یک گپ زدم که صبا روز گردنم بسته نباشه . می فامی بچه اودور او بیچاره ( ماما حضرتیت ) چندان به سُر برابر نیس یگان دفه یک گپ میزنه باز نیم سات باد که پرسانش کنی دگه چیز میگه . نمی فامم که یادت اس یا نی ؟
چی ره؟
ده مو وقتی که ده شار پشاور ده دولت مؤقت رئیس دوره ای بود بری سه ماه فکر کده بود که عمریست ، غالمغالش کدی گلبدین بچه ادی خیسته بود و یکی دیگه شانه داو میزدند و دلش نبود که چوکی ره ایلا کنه.
باز کی کسی گپشه قبول میکنه ، یادت خو اس که ده لویه جرگه کرزیه اخطار میداد که اگه قرارداده کتی امریکا امضأ نکنی مه ملکه ایلا کده میرم ، اونه باز دیدی که نی کرزی قرارداده امضا کد ونی ماما حضرتت ملکه ایلا کد ، یک چند روز رفت دانمارک ، باز پس دویده دویده آمد.
ولا درمحمد دلیمه بیخی ازیش سیاه کدی ، بیا خی ای گپ مه گوش کو ، هیچ گپ هم نزن .
چی گپ است بچه اودور بگو نی .
بیا امشو ده خانه ما اولاد هایته گرفته که اینمی فیل مرغه چپه کنیم و یک جای بخوریم.
برو خی می آییم . پشت استخاره هم نگرد ، می فامی استخاره دل است . دمی دلت که روشن بود اونه بخیر کارهایت میشه ، اگه نبود هیچ پشتش نگرد.
برو هرچه خدا بخایه همتو میشه.
خی شو خات آمدی؟
ها بخیر می آیم.
بیخی درست است ، فعلآ خدا حافظ
برو بامان خدا
قیوم بشیر
قیوم چان طنز عالیست. او باید حتما نزد حضرت صاحب به استخاره برود ، متوجه نشدی که بازار استخاره حضرت صاحب در این روز ها خیلی گرم است. حضرت صاحب هنوز پنبه دانه در خواب میبیند. موفق باشید. مهدی بشیر