احساس مادر برای پسر بد سرشتش
احساس مادر برای پسر بد سرشتش
صالحه وهاب واصل
۹ – ۵ – ۲۰۱۲
هالند
تاریخ نشر یکشنبه ۲۴ ثور ۱۳۹۱ – ۱۳ می ۲۰۱۲
منم مادر بهشت است زیر پایم
شرار دوزخ است در اشکهایم
زمن روئیدی در دنیای هستی
ترا خالق چو نعمت داد برایم
چه شبها که نخسپیدم برایت
ز بی خوابی چی آرزد چشمهایم
ولی ای طفلک نادان مادر
به جای نعمتش گشتی بلایم
ترا ایستاده کردم من به پایت
چو ایستادی نمودی زیر پایم
به من آمد جفا و ذلت از تو
زمن بر تو نیامد جز وفایم
فلک پاشید از قهر خداوند
که با فحش و غضب کردی صدایم
ز بهر بردن اسباب خانه
بدست دوستانت بستی پایم
زدی با کفش زخمی بر دهانم
که تا خاموش سازی گریه هایم
به جرم آنکه من کردم بزرگت
عوض کردی به گریه خنده هایم
ندانستم که مادر بودنم هم
به زیر نام زن گردد جزایم
تو رفتی من نشستم غرق در خون
میان خانهء خالی قبایم
برای زیورات و مال دنیا
ز دستم دور انداختی عصایم
خدا از بهر دید همچو روزی
چرا نگرفت از من دیده هایم؟
گرفتی جان من با ضرب خنجر
چی جبرانی نمودی شیر بهایم
برو زینجا و دور انداز تیغت
که در بندت نیاندازد نوایم
بشوی از دست و پایت خون پاکم
ببند با ریسمانی دست هایم
که تا همسایگان دانند که دزدی
برای کشتنم بود در سرایم
نیایی تا دو سه روزی به خاکم
بگو پیش آمده کاری برایم
که تا مردم ترا قاتل نگویند
ندارد طاقتش این گوشهایم
کنون نادانی ، دانم دانی آندم
که بر گوشت ز خاک آید صدایم
دعای بد نمی خیزد ز قلبم
دعایت میکند سر تا به پایم
خدایت رهنما باشد به نیکی
همین تا زنده ئی باشد دعایم
برو بابای من ای نور چشمم
ترا من می سپارم بر خدایم
صالحه وهاب واصل
دیدگاه بگذارید