غم نبود
تاریخ نشر یکشنبه دهم آگست ۲۰۱۴ هالند
غم نبود
محمد نعیم جوهر
۱۰ / ۸ / ۲۰۱۴
غم اگر ،ماننـد من بی یـار میشدغم نبود
درد اگر ،از پیــکــرم بیــزار میشـدغم نبود
پیـشِ چـشـمِ ملـتِ زحـمتـکـشِ آواره ام
دشمنِ مادروطن سنگسارمیشدغم نبود
سنگ فروش ئ سینهٔ لعل بدخشانم اگر
بستـه درپــای تـنـاب دار میشـد غم نبود
نــوکــرانِ دیـن و دنـیــا و غلامـانِ پـلـیـــد
عوض مامِ وطن رگ بـارمی شد غم نبود
سرطبی دفـتـری صلح و صفـای کشورم
مرهـمِ دردِدلِ بـیـمـار می شــد غم نبود
عوضِ دردِ نفاق و کشمکش هـای وطن
نورِ وحدت هـرطرف هموارمیشدغم نبود
چون نیاکانم ،به زورِتیشه وداس وچکُش
بیـرون از خاکِ وطن اغیار میشد غم نود
سیـنـه صـد پـارهٔ بـلبـل اگـر درزنده گی
عاشقِ روی گلِ بی خــارمیشدغم نبود
یـک وطن پرور اگـر از راه علم و معرفعت
جانیشن خائین در بـار می شد غم نبود
دلـبــرِ نــا مهــربــانِ کلـبــهٔ ویــرانــه ام
همدمِ صلح و صفا یک بارمیشدغم نبود
(جـوهـر) بیـچـارهٔ هــر دم شـهیـد روزگـار
همدم و هم صحبتِ دلدارمیشدغم نبود
محمد نعیم جوهر
۱۰/۰۸/۱۴
جوهر عزیز ، سروده زیبا و مانند همیشه عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر