به خـــزان غم نشستـــم که بهار خواهی آمد
تاریخ نشر پنجشنبه نهم اکتوبر ٢٠١۴ هالند
احمد محمود امپراطور
سه شنبه ۱۵ میزان ۱۳۹۳ هجری آفتــابی
افغانستان
به خـــزان غم نشستـــم که بهار خواهی آمد
شــــه ای ملک آرزو هـــا به وقار خواهی آمد
بکف اش شراب هستـــی و خمار خواهی آمد
خبـــــرم رسیــــد امشب که نگار خواهی آمد
سر من فـــدای راهـــی که سوار خواهی آمد
———–
دُر دیـــــده رایگانــم، به بهـــــــار خود خـزانم
بکجـــــا کنــــی روانم، تو امیــــــد و سایبانم
همـــــه ســــود را زیانــــم، نبوُد دگــــر توانم
به لبـــــم رسیـــده جانم، تو بیا که زنده مانم
پس از آن که من نمانم، به چه کار خواهی آمد
————
تویی دشت لالـــه زارم، تـــو جهــــانِ بیکرانم
به زمین این دل من تویـی چـــرخ و کهکشانم
تو به واژه هــــا نه گنجی مـه خوب و مهربانم
غـــــم و قصه ای فراقت بکشد چنان که دانم
اگـــــرم چـــو بخت روزی به کنـار خواهی آمد
————
همه عمـــر انتظارم که شوی به من تو حاصل
بکند خــدای مرهم همـــه درد و داغ و مشکل
که ببینمت دوبـــاره ببــــرم چــو شمع محفل
منـــــم و دلی و آهــــی ره تـــو درون این دل
مـرو ایمین انـــدر این ره که فگار خواهی آمد
———–
به خدنگ تیــر نازت که بمن تو هستی اشرف
که تمام گفتـه های تو مراست همچو مصحف
به جمـــــع فداییـــــان تو ستـــاده ایم در صف
همه آهــــــوان صحــرا سر خود گرفته بر کف
به امیـــــد آنــکه روزی به شــکار خواهی آمد
———–
شوی مبتــــلا تو آخــر به غم و عـذاب وجدان
که ز خود خبــــر ندادی تو مـــرا چو ماه کنعان
نشوی تو غافــل از این که فتـاده ایم بی جان
کششی که عشــق دارد نگـذاردت بدینسان
به جنـــازه گــــر نیایی به مــــزار خواهی آمد
———–
شده محمود از فراق تو به رنگ و سان خسرو
که نموده بیت بیت اش همـه چون بیان خسرو
همـــه گفتـــه برمـلا شد ز طبـــع روان خسرو
به یک آمـــدن ربــودی دل و دین و جان خسرو
چه شود اگر بدین سان دو سه بار خواهی آمد
——————
سه شنبه ۱۵ میزان ۱۳۹۳ هجری آفتــابی
که برابر میشود به ۰۷ اکتوبر ۲۰۱۴ میلادی
ســــــــــرودم
احمد محمود امپراطور
افغانستان
درود به امپراطور عزیز ، مخمس زیبا و عالیست . از حواندن آن لذت بردم . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود به رهبری خردمندانه ای سایت وزین ۲۴ ساعت..!
استاد معظم محترم محمد مهدی بشیر هروی صاحب از زحمات و نوازش مدبرانه ای در قسمت ثبت و نشر ارسالی هایم با زیبا ترین واژه گان تشکرات می کنم.
برای شما صحتمندی و سلامتی کامل از خداوند متعال استدعا دارم.
برقرار و بهروز باشید.
بند مخمس خیلی عالی وناب شاد وکامگار باشید . دوست مهربانم
به خدنگ تیر نازت که بمن تو هستی اشرف
که تمام گفته های تو مراست همچو مصحف
به جمع فداییان تو ستاده أیم در صف
همه اهوان سحرا سر خود گرفته بر کف
به امید انکه روزی به شکار خواهی أمد
امپراطور
شادم که گلواژه های ناب تان را
همیش به خوانش میگرم
شاعر زیبا کلام گرامی امپراطور
نیایش بر اورده شدن ارزوهایتانرا مینمایم
همه عمـــر انتظارم که شوی به من تو حاصل
بکند خــدای مرهم همـــه درد و داغ و مشکل
که ببینمت دوبـــاره ببــــرم چــو شمع محفل
منـــــم و دلی و آهــــی ره تـــو درون این دل
مـرو ایمین انـــدر این ره که فگار خواهی آمد
امپراطور قلمرو شعر و ادب،
وقتی اشعار و مخمس های نابت را در پای معنی مینشینم یکبارگی متوجه میشوم ٢۵ سال دوری از وطنم چه قدر مرا از زبان مادری ام دور نگهداشته.
انطوری که اشعار بلندت را احساس میکنم نه میتوانم تعریفه کنم یعنی زبانم عاجز است برای تعریف گهر پاره هایت صد سال زنده باشی که گهر پاره هایت را تعبیر و تقدیر کنیم
گل گفته هایت را میستایم❤