جیغ کوتاه …
تاریخ نشر یکشنبه ۲۶ اکتوبر ۲۰۱۴ هالند
جیغ کوتاه …
آمو فردایی
آی ! شهر خاموش
از نفس های تان
گرمی هیچ دردی بر نمی خیزد
چقدر زمستان پرست اید
چقدر با نقاشی خورشید دلشادید
منی که تشنه همآوازی ام
به سکوت مادرزاد تان
بیعت نخواهم کرد
خشمم ، پاسخی ست
چراغ-مردگان را
به دعایی نمی ارزد
گور پدارنی که
آزادی را فروختند
تا فرزند شانرا اطاعت بیاموزند
فریاد می زنم
ننگ گذشته ام
که از عشق تهی ست
آی ! شهر خاموش
دستم به گریبان پاره ی شماست
که از گرسنگی
آنسوتر نرفتید
با شما
حتی مرگ را تجربه نخواهم کرد
چه رسد به زندگی …
(آمو فردایی )
درود به آقای آمو فردایی ، سروده زیبا و عالیست . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر