نهضت حسینی(ع) ازنگاه بزرگان
تاریخ نشر دوشنبه سوم قوس ۱۳۹۳ – ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ هالند
بسمه تعالی
نهضت حسینی(ع) ازنگاه بزرگان وپیشوایان مسلمان وغیرمسلمان.*
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۲۷ / ۸ / ۱۹۸۸،سدنی
برادران وخواهران نهایت عزیزومحترم،امروزکه ماوشما دراین خانه خدا(ج) وخیلی ها دورازوطن عزیزما افغانستان،گردهم جمع شده ایم تا یادی ازجانبازیهای جگرگوشهءخاتالانبیاء
محمد مصطفی (ص)، ذکری از حماسه آفرینی های فرزند زهراء،سیدالشهداء امام حسین ابن علی علیهم السلام بنمائیم.
باعجزونا توانی،عشق ومحبت حسینی بنده را نگذاشت تا دراین محفل با شکوه ونورانی حصه نگیرم واز شخصیت والای امام حسین(ع)، نهضت حسینی وواقعهءکربلا یادی نکنم.
آری امام حسین(ع) کسی است که خاتم الانبیاءمحمد مصطفی(ص) راجع به ایشان می فرمایند: حُسَینُم مّنِی وَاَنَامِن حُسَین،لَحمَکَ لَحمِی، عَظمُکَ عَظمِی وَدَمُّک دَمِّی.یعنی حسین ازمن است ومن ازحسینم، گوشت حسین گوشت من است،استخوان حسین استخوان من است و خون حسین خون من است.
زهی به مقام والایت یا اباعبدالله الحسین(ع) ! .
حسین(ع) کسی است که حضرت عمرفاروق خلیفهءدوم مسلمین (رض) خطاب به وی نموده میگوید:
توبرفرزندم ابن عمرمقدم هستی،ودرمغزو فکرماجزخدای وشما چیزی دیگری خطورنمی کند.
داستان امام حسین(ع)،داستان انسانیت است وهر جان عاقل خواستارآن میباشد. فضیلت هاجمع شده اند،وکمالات همه گردهم آمده اند،وبدست توانای حق،نقش حسین رابه دفتر وجود کشیده اند.
امام حسین(ع) پیشوای انسانهاست،رهبر انقلاب ملتهاست،کسی است که بوسیلهءشهادت،درس عقیده وجهاددرراه آنرابرای همه آموخت،وبامرگ خود به حقیقت زندگی رسید. حسین(ع)کسی است که با از دست دادن جوانان خاندان خود،پاکی نظروصدق نیتش راثابت کرد وبدیگران نیز راه پاکی وصداقت آموخت.
بلی حسین(ع) تعلیم داد که باآن قربانی ها به قربت توان واصل شد،با آن گذشتها، به منزلگاه حق ومرزکمال، پای توان نهاد.
حسین(ع) کسی است که با همراه بردن زنان واطفال خاندان خود که همه به اسارت وبلا گرفتارشدند،نشان دادکه مبارزهءیزید ویزید صفتان با او،جنبهءمخالفت باشخص ندارد وبراساس یک نبرد مردانه نیست.وبا این طرح عالی پرده هارا بالازد وناکسانیراکه به لباس اسلام وتقوی درآمده وقیافهءشجاعان بخود گرفته بودند، به عالم معرفی کرد.
امام حسین(ع)کسی است که با قربانی طفل خوردوشیرخارش،اهل دنیا رامعترف نمود به اینکه اصلاًدرجبهءمقابل اوعاطفهءانسانی وجودندارد واز حد اقل مشخصات آدمیت هم بدورند.
حسین(ع)برای بیداری جهانیان قیام کرد،گرچه بظاهرخونش را ریختند وبس کشته واسیرداد،اما درحقیقت آدمیان رااز اسارت نفس وذلت نجات بخشید.
مکتب حسینی فهماند،کسیکه امید خودرا به خدا دارد وجزازخدا نترسد، بدان مقامی رسد که اگرهمه چیزخودرادرراه حق ازدست دهد،نشاط از چهره اش دوری نگیرد،ووجد جانش پایان نپذیرد،سر به هیچ آستانی سِوای پروردگارنساید،وبیم ازهیچ نیروئی جزقدرت آفریدگاربه دل راه ندهد.
امام حسین(ع)بواسطهءشخصیت عالیقدرش،بواسطهءشهادت قهرمانانه اش،مالک قلب ها واحساسات میلیونها انسان است.
رازبقاء امام حسین(ع) اینست که نهضتش منطقی بوده ودرعمق احساسات وعواطف انسانها راه یافته است.
اینک بطوربسیارفشرده آنچه دانشمندان،پیشوایان مذهبی،سران ملل، اعم از مسلمان وغیرمسلمان دربارهء نهضت امام حسین(ع)ونتائج آن گفته اند،خدمت ارایه میگردد:
واشنگتن ایرویک مورخ مشهورامریکائی می نویسد:
“برای امام حسین ممکن بود که زندگی خودرابا تسلیم شدن به ارادهء یزید به آسایش رساند.لیکن مسؤلیت پیشوائی ونهضت بخشی اسلامی اجازه نمی دادکه یزید رابه عنوان خلیفهءاسلام بشناسد،لذا خودرابرای قبول هر ناراحتی وفشار،به منظوررها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
وروح فنا ناپذیرحسین (هم اکنون) روی ریگهای سوزان عربستان بر پاست، ای نمونهء شجاعت،ای شهسوارمن،ای حسین !”
چارلزویکنس نویسنده انگلیسی گوید:
“اگرمنظورحسین(ع) جنگ درراه خواسته های دنیائی خود بود،من نمی فهمم چرا خواهران واطفالش رابه همراه خود برد؟
پس عقل سلیم چنین حکم میکند که او بخاطراسلام فداکاری خویش را انجام داد.”
توماس کارلیل مؤرخ وفیلسوف انگلیسی گوید:
“بهترین درسی که ازسرگذشت کربلامیگیریم،اینست که حسین(ع) و یارانش ایمانی استواربه خدا داشتند،آنهابا اعمال خود ثابت کردند که درمقام مبارزهءحق وباطل تفوق عددی اهمیت ندارد،وپیروزی حسین (ع) باوجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است.”
ماربین خاورشناس آلمانی می نویسد:
حسین(ع) میدانست که عداوت ذاتی وموروثی اموی ها با خاندان هاشم وآئین محمد(ص) زایل شدنی نیست،وشرک براندام خویش،لباس مسلمانی وتوحید پوشیده بود، میخواهد انتقام بگیرد.
حسین(ع) بخوبی میدانست که بنی امیه غیر ازمحو آثاراسلام وقرآن نظری ندارند.
حسین(ع) مدتها بود که خودراآمادهء پیکار کرده بود ودر انتظار چنین روزی دقیقه شماری می کرد ومیدانست که زنده ماندنِ نام جاویدان اسلام وقرآن مستلزم آنست که اوراشهید کنند وباخون مقدسش درخت دین آبیاری شود.
هدف حسین(ع)جلوگیری ازظلم بودوبس.قوت قلب وازخود گذشتگی درراه مقصود عالی خویش به خرچ داده است،حتی درآخرین دقایق زندگی،طفل شیرخوارخودرا قربانی حق وحقیقت نمودوبا این عمل اندیشهءفلاسفه وبزرگان عالم را متحیر ساخت.”
مها تما گاندی رهبربزرگ هند گوید:
“من برای مردم هند چیزی تازه ای نیاورده ام،فقط نتیجهء راکه از مطالعات وتحقیقات خود در بارهءتاریخ زندگی قهرمان کربلا بدست آورده بودم ،ارمغان ملت هند نمودم.مااگربخواهیم هند را نجات دهیم واجب است راهی را بپیمائم که حسین ابن علی علهم السلام پیمود.”
محمد علی جناح، قائد اعظم پاکستان گوید:
“هیچ نمونهءازشجاعت،بهترازآنکه امام حسین ازلحاظ فداکاری وتهوّر نشان داد،درعالم پیدا نمی شود. به عقیدهءمن تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خودرا درسرزمین عراق قربان کرد،پیروی نمایند”.
امام شافعی گوید:
“خاطرهء کربلا،باراندوهی دردلم فرومی ریزد،وچون بیاد می آورم که حسین(ع) راباوجود بیگناهی مُسَلَّم،آن گونه بی رحمانه کشتند،خواب بر دیدگانم حرام میگردد.
یاد این حادثه محاسنم را سفید کرده است،وروزی نمی گذرد که آهم از سینه برنیاید واشکم برگونه نغلتد”.
شیخ عبدالقدرگیلانی می نویسد:
“عاشوراء،روزگریه وندبه است،وچون بایدهرمسلمانی درآن روز بیاد امام حسین(ع) باشد،هیچ کس را روانیست که بدان روزخوشگذرانی کند وشاد باشد”.
بعضی از دانشمندان اسلامی غیرشیعه چنین گفته اند:
ابن ابی الحدید معتزلی گوید:
“سرورمردانیکه ازقبول ستم امتناع کردندوهمانکس که به مردم حمیّت وغیرت آموخت وبه آنان فهماند که به شمشیرمردن،از پستی ومذلت بهتراست،حسین بن علی(ع) می باشد،که به اوویارانش پیشنهاد امان شد ،ولی نپذیرفت وگفت:
آگاه باشید که ناکس فرومایه ای به من اتمام حجت نموده ومرا میان کشته شدن و تسلیم شدن مخیر ساخته است،لیکن ذلت از ساخت من به دوراست،نه خدا راضی است که من ذلیل شوم،نه پیغمبر خدا،ونه مردان با ایمان دنیا،ونه دامن پاکی که مرا پرورش داده ونه آن روح با مناعت که من دارم. من هرگزطاعت لئیمان رابرکشته شدن شرافتمندانه ترجیح نخواهم داد”.
عمرابوالنصر،نویسندهءفاضل سوریه گوید:
“قیام حسینی(ع) قیام فردی نبوده،بلکه قیام برضد حکومتی بوده است که صلاحیت فرمانروائی اسلامی را نداشته وشرایط خلافت را ازحیث عدالت وایمان،واخلاق وعلم دارا نبوده است”.
ابن جوزی محقق حنبلی می نویسد:
“علت اینکه امام حسین(ع)از بیعت یزید سرکشید وخودرا به کشتن داد، این بود که دید، دین بازیچه شده است واز اثرافتاده است،یعنی دین بر اعمال مردم حاکم نیست وفقط به جهت رعایت ظاهراز دیانت نام می برند وصورتی از آن را نمایش میدهند.
امام حسین خواست با این خود داری ازبیعت،وتن به قتل دادن، دین را تازه کند ودر افکار مردم نافذ گرداند،این بود که چون محاصره اش کردند وگفتند که سربرفرمان ابن زیاد گذارد،نپذیرفت وکشته شدن را برذلت وبی دینی ترجیح داد.آری نفوس شریفه چنین هستند”.
عبدالحمید جوده السحارنویسندهءمصری می نویسد:
“حسین(ع) نمی توانست با یزید بیعت کند وبه حکومت او تن بدهد،زیرا درآنصورت برفسق وفجور صحه می گذاشت وارکان ظلم وطغیان را محکم میکردوبرفرمانروائی باطل تمکین می نمود.امام حسین به این کارها راضی نمیشد،گرچه اهل وعیالش به اسارت افتند وخود و یارانش کشته شوند”.
العبیدی، مفتی دانشمند موصل می نویسد:
“فاجعهء کربلادرتاریخ بشری نادره ای است،همچنانیکه مسببین آن نیز نادره اند. همان گونه که جبهءحسینی در فضیلت قهرمانان زمانه اند، مخالفین وقاتلان آنان هم دررذیلت اعجوبه های دوران بشمار میروند.
حسین ابن علی(ع) دفاع از حق مظلوم ومصالح عموم رابنابر فرمان خداوند درقرآن به زبان پیغمبراکرم(ص) وظیفهء خویش دید واز اقدام به آن تسامحی نورزید.
اودربرابرخود لکهءننگی دید که شستن آنرا به جزباخون گلوی خویش شایسته ندانست،ودر مقابل خود سدی ملاحظه کرد که شکستن آن را جز با فشار گردن خویش متناسب نشناخت.
هم اوامت مغلوب را درمحیط خود مشاهده نمود که برای رهائی آنان جزاسارت اهل وعیال،وبذل جان ومال خویش وسیله ای نیافت. پس هستی خودرا درآن قربانگاه بزرگ فداکرد وبدین سبب نزد پروردگار ،”سرورشهیدان”محسوب شد،ودرتاریخ ایام”پیشوای اصلاح طلبان” به شماررفت،آری به آنچه خواسته بودوبلکه برترازآن ،کامیاب گردید.
قبراودرکربلا،کعبهء قاصدان وحرم طالبان است،وداستان اومایهءعبرت برای اهل آن.پس ای پسردخترپیغمبرخدا،سلام خدا برتوباد،وچشم اسلام را به توروشن کناد”.
دراخیرچون ایام عزاداری امام حسین(ع) میباشد،بیاد مصیبتی که بیدار سازجهانیان وحرکت بخش دلها بسوی حق وعدالت است،پارچه شعری راازشاعروعارف مشهوروطن عزیزما مرحوم غلام سرور”دهقان” (از برادران اهل سنت وجماعت) خدمت تقدیم میدارم.
لوای حسین(ع)
برســتخـیــز چـوبـالاشــود لـوای حـسـین
به یک زبان،همه گویند مرحبـای حـسـین
غمی که دردل من هست،ازبرای حـسـین
دلـم بــدانــدومــن دانـــم وخــدای حـسـین
بســـوخـت زهد وریـای تـوزاهــدا!بـخـدا
خـدابداده جنـان رابه خـونـبـهـای حـسـین
من آن نمک خـورفـقـرم که گویـم آدم را
نشیـن بگـوشهءخلـدوبکـن دعای حـسـین
قسـم بحــق خــدا،گــربســــوزدش دوزخ
هـمـیـنـقـدرکه بود گـبـر،آشنـــای حـسـین
مــرا که عـلم حق آموخت، معرفت دیدم
که فرش عرش بود دشت کربلای حسین
زچــاریــارنـبـی وزچــارمـذهـب پُـــرس
که داده بوسه محمّد به دست وپای حسین
به هـردودهـر،گــدای درش نمی گـنــجـد
زمن مپـرس دگـروصف بـارگـاه حـسـین
توخـواه خنـده کـنی خـواه گریه،مختـاری
ملک زند به ســروسـینه،ازبرای حـسـین
مطـیـع آن حرکـاتـم که درطریـقت عشق
مطاع هردوجهان را کـنـد،فـدای حـسـین
مـده بـه حـــورفـــریـبـــم،تـوزاهـدابـخـدا
جنـان گـذارم افـتم،به دست وپای حـسـین
بیـا که معـرفـت کائـنـات درخـواب است
بزیرسـایهء گـیســوی مشکســای حـسـین
مـرا بـبـخـش خــدایــا!بـروزرسـتـاخـیـــز
به بی گناهی اصغر،به های های حـسـین
گـرت امـیــد وصــال علـی وآلِ علیســت
بســازخانــهءدل را،چــوکـربلای حـسـین
خـمـوش ســرور”دهـقـان”،دگـر خدا داند
زابـتــــدای عـلــی وزانـتـــهـــای حـسـین
مرحوم غلام سرور”دهقان”
*- این مقاله بالغ بر بیست وشش سال قبل دریک محفلی که ازطرف جمعی ازهم وطنان مهاجرما اعم ازبرادران وخواهران تشیع وتسنن، بیاد ازجانبازیهای سرورآزادگان و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) در سدنی دایرشده بود، ازطرف بنده تهیه وقرائت گردید.
پوهنوال داکتر اسدالله حیدری
۲۷ / ۸ / ۱۹۸۸،سدنی
درود به جناب داکتر صاحب حیدری عزیز ، مقاله زیبا شما و شعر مرحوم غلام سرور”دهقان” خیلی عالیست . از معلومات تان جهانی سپاس . خداوند شما را زنده وسلامت داشته باشد و روح مرحوم دهقان شاد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
برادر گرامی آقای بشیر!
بعداز تقدیم سلام وآرزوی صحتمندی شما،جهان سپاس از الطاف وحسن نظر همیشگی شما راجع به مطالب ارسالی بنده.
منهم مانند شما درحق مرحوم سرور دهقان دعا نموده وفردوس برین وجوار پیغمبر اسلام (ص) واهلبیت آنحضرت را برای مرحوم دهقان استدعادارم. بادرو فراوان داکترحیدری