فروغِ ساحل
فروغِ ساحل
حسن شاه فروغ
لندن
تاریخ نشر سه شنبه ۲۰ سرطان ۱۳۹۱ – دهم جولای ۲۰۱۲
زدَرد و داغ وطن گرترانه میخوانم
من عاشق وطنم جاویدانه میخوانم
بیاد لانه وکا شا نه ای که بود مرا
فغان و ناله بَلب عاشقانه میخوانم
اسیرکُنج قفس بلبلِ سخـن گــویم
من از دیار سِتم بی بهانه میخوانم
گدای کوی خودم در دیار غیر اکنون
به عِزلَتم بنگر بی نشانه میخـوانم
منم پرنده ای بیبال و پَر زگوشهٔ دور
بهرکه بیوطن است دَرزمانه میخوانم
چوشمع سوزم وافسانه سازِ دورانم
زدیده اشک بریزم فِسانه میـخوانم
اگر قلم شِکَنند و زبان را بِبُرند
دَفی گرفته به نَی با چغانه میخوانم
زِیار و هم زِ دِیارم خبر نمی آرند
به بندِ قاسی ام و خود یگانه میخوانم
چو آفتا ب غُروبم بَخون همرنگ است
( فروغ ) سا حلم و در کِرانه میخوانم
باتقدیم احترام فروغ از لندن
دیدگاه بگذارید