عاشقم
تاریخ نشر پنجشنبه دوم دلو۱۳۹۳ – ۲۲ جنوری ۲۰۱۵ هالند
عاشقم
از شهر وانکوور کانادا.
عاشقم ، عاشق به چشمان چو آهوی تو ام ،
بسته ی زلفان پر پیچ بلا جوی تو ام .
در حجاب انداختی خورشید عالم تاب را ،
شاکی در پیش خدا از شام گیسوی تو ام .
آتش افروزی بجانم ، در گرفتم ، سوختم ،
می کشی یا زنده می سازی دعا گوی تو ام .
صبح تا شام انتظار رفتنت در مکتبم ،
تا شوم خاک رهت بنشسته در کوی تو ام .
زیر سنگ طفل بازیگوش چون مجنون تو ،
وامق و دل بسته ی لعل سخنگوی تو ام .
نرگس بیمار چشمت پیچ و تاب آرد بمن ،
همچو بسمل کشته ی آن تیغ ابروی تو ام .
زلف مشکنت دهد از مشک بردست نسیم ،
برمشام ” فاریابی ” می رسد بوی تو ام .
باعرض حرمت وادب
عزیز فاریابی
از شهر وانکوور کانادا.
درود به آقای فاریابی عزیز ، موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر – هالند
بسیار عالیست