اندیشه ى غارت
تاریخ نشر یکشنبه ۲۳ حمل ۱۳۹۴ – ۱۲ اپریل ۲۰۱۵ هالند
اندیشه ى غارت
حسن شاه فروغ
کابل
هرسُرودَم دردو آلام و غم است
بازتابِ گوشه هاى ماتم است
هرسُخن باخونِ دل خورده گره
حاکى از آن قتلهاى پیهم است
دادو فریاد از جنایت پیشه گان
شاکى از غارتگرى مُبهم است
نظم وقانون زیرِ دست وپا شده
زندگى درهر کجایى بَرهم است
هر طرف اندیشه ى غارت بوَد
هریکى درفکرِ پول و دِرهم است
آتش است درگلستانم شعله ور
بلبلان در شیون و درماتم است
از نیستان نیست دیگر ناله ى
نَى بهرجا بوریا های غم است
سیلِ أشکى بر رُخِ هریک روان
گونه هاى مادران پُر از نَم است
دیگران از مُزدِ ما درعیش ونوش
دایما درجام هاى ما سَم است
آبرو با عزت ، از دست رفته بین
زیرِ پای دشمنان جامِ جَم است
از فروغِ لُطفِ حق خواهم علاج
نبضِ سازِ زندگى زیرو بَم است
ح – فروغ کابل
درود به فروغ گرامی ،بازهم سروده مملو از احساس است که خواننده را واقعا متاثر میسازد که چرا و تا چی وقت این هم قتل و جنایت در کشور ؟.خیلی عالی و واقعی فرموده اید :
هرسُخن باخونِ دل خورده گره
حاکى از آن قتلهاى پیهم است
دادو فریاد از جنایت پیشه گان
شاکى از غارتگرى مُبهم است
نظم وقانون زیرِ دست وپا شده
زندگى درهر کجایى بَرهم است
موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر